فرهنگ نامه
عبارت | شرح |
---|---|
بازی | بازی با سرشت کودک عجین است و یکی از نیازهای طبیعی او بشمار می رود. بازی بزرگترین سرگرمی کودک، به ویژه در سالهای پیش از دبستان است. بازی غریزه ای برای رشد و نمو استعدادها و یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی است.(حقوق فرزندان از دیدکاه اسلام ص١٢٢و١٢٣) |
بشارت ولادت و بعثت پیامبر اسلام(ص) | از جملۀ بشارتهای ولادت و بعثت پیامبر رحمت، همو كه با تلألؤ و تجلی نور وجودش بر عالم خاكی، كنگرۀ كاخ كسری فرو میریزد، نار آتشكده از نور جمالش خاموش و تاریكی آن بر تارك ثنویاندیشان میماند و دریاچه ساوه از صفای آب روی او نقاب بر چهرۀ خود میكشد و از شرم و ذوق خشكیده لب میگردد. احبار و رهبان انگشت حیرت بر لب، بشارت عیسوی را بر ظهور «فارقلیط» در فرو ریختن بتان كعبه به مشاهده مینشیند و یهودیان مدینه فروافتادن ستارگان آسمان بر بام خانه آمنه را تكرار ید بیضای موسوی از آستین مشیت و ارادۀ الهی تفسیر میكنند.(یادداشتها بر داشتها صفحه 18) |
بشریت امروز | بشریت امروز بر سر دو راهی قرار گرفته است، یا اینکه طرحی نو در اندازد و راهی جدید را تجربه کند و یا به همان روش پیشین خود ادامه دهد و تنها شکلها را تغییر دهد. |
بعثت | در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است که فرمودند:"انما بعثت لاتمم مکارم الأخلاق -من برای تکمیل سجایای أخلاقی بر انگیخته شده أم."این حکایت از این دارد که بعثت وأخلاق ربط وثیقی با هم دارند و این ارتباط برای آموزه های دینی و بایسته های،معنا و مفهوم وسیع تری می بخشد. |
بعثت /مسئولیت پیامبران | یکی از اشارات قرآنی و مسئولیت پیامبران در تلاوت آیات الهی و نمایاندن و نمودن نشانه های حق تعالی در آفاق و انفس،علاوه بر شناساندن منشأ حق آنها،تزکیه و پیراستن وجود انسان از آفات و اوهام برای دریافتن کتاب و حکمت بر دوش عقلانیت انسان پیراسته از رذائل و آراسته به فضائل،زمینه ساز مدنیت توحیدی فرصت گریز از جاذبه های تمدن جاهلی است. (محاسبه ی نفس ص١٢) |
بهار | بهار آیتی از آیات حق است. نشان جلال و عظمت او در آینۀ جمال و زیبایی است. یادآور آغاز و انجام خلقت است. نمایشگر مرگ و زندگی در دورهای کوتاه است. زمین و طبیعت افسرده و مرده دوباره جان میگیرد و نفس میکشد. درختان لخت و عور بر اندام خود جامه میپوشند. زمین تیره را سبزی فرا میگیرد. آبها زلال؛ چشمهها جاری و جانها پرطراوت میگردند. عالم و آدم دوباره نشاط مییابند و شادی میکنند. قرآن چه زیبا میفرماید: «وَ اللهُ الّذی اَرسَل الرّیاحَ فَتُثیرُ سحاباً فَسُقناهُ اِلی بلدٍ میّتٍ فَاَحیَینا بِهِ الاَرض بعد موتِها وَ کذلِکَ النُشور». باد و ابر و باران مأموران اویند تا زمین مرده زنده شود، قیامت نیز این چنین است، اما تا به حال به این موضوع اندیشیدهایم؟! (یادداشتها بر داشتها صفحه 13) |
بهار تأملی در عید | طبیعت جوان میشود جامۀ نو به تن میکند. مردمان خانه تکانی میکنند، دود و غبار از در و دیوار میزدایند، کودکان شادمان از عیدند، اما ما چگونهایم؟! آیا به جامۀ انسانی خود نگاهی انداختهایم؟ کجای آن پاره و آلوده است؟ آیا خانۀ درون را تکانیدهایم؟ یا اینکه غبار حسد و کینه، دود تفرقه و جدایی، زنگار خودبینی و غرور و آلودگی و ... آن را پوشانده است؟! آیا پا به پای شادمانی کودکان به شادکامی آنان نیز اندیشیدهایم، یا اینکه مسئولیت خود را فقط در حد تهیۀ کفش و لباس تنزّل دادهایم؟! (یادداشتها بر داشتها صفحه 14) |
بهار جان انسانها | بهار جان ما با قرآن است. شفای دل ما با یاد اوست. عروج و تعالی ما با نماز است. زنگار زدایی از دل به وسیلۀ محبت او امکانپذیر است. شادکامی فرزندان در گروی آشنایی با خداست و بهار طبیعت با سرسبزی جان و اندیشه و طهارت روح، طربانگیز و شوقافزاست. (یادداشتها بر داشتها صفحه 14) |
بهار نشانه ی معاد | در چرخه ی حیات طبیعی یك دوره ی مردگی و افسردگی وجود دارد و یك دوره ی نشو ونماء و ارتقاء.خداوند متعال ،بعد از اینكه زمین و طبیعت بی جان و افسرده شدند، دوباره حیات ونشاط را به آنها منتقل می كند و این نشان از عالم قیامت نیز دارد. |
بهمن | بهمن ماه پیروزی اراده یک ملت بر تمامی قدرتهای استبدادی و استکباری است. ملتی که اراده کرده بود به ظلم و ستم «نه» بگوید و رو در روی ظالمان و ستمگرانی بایستد که احکام الهی را نادیده گرفته و برای بقای خویش در زیر خیمه نیروهای شیطانی سنگر گرفته بودند. ملتی که اراده کرده بود با رهبری مردی از تبار خاندان رسالت و پایبند به امامت شیعی، حکومت علوی را دوباره بنیان نهد.(یادداشتها بر، داشتها صفحه 11) |
بیعت | بیعت از ریشهی "بیع"است. بیع به معنای دست دادن به هنگام داد و ستد است. با توجه به معنای اصلی" بیع"، بیعت برای دست دادن به منظور پیمان اطاعت به کار رفته است. ١-مجمع البیان ج٩ ص ١٧١ |
بیعت / از نظر فقه و حقوق | از دیدگاه فقهی و حقوقی بیعت عبارت است از تعهدی که شخص با أمت به منظور اطاعت از امام و حاکم آن را می پذیرد.( هی العهد على الطاعة). ١-فقه سیاسی إسلام ج ٢ ص ٢٠٧ |
بیعت /آثار آن | حاکم تنها با بیعت مردم صلاحیت حکومت پیدا نمی کند، زیرا بیعت به عنوان رأی مردم ، مشرع و قانون ساز نیست بلکه کاشف از حقیقتی است که در شریعت آمده است و اتفاق آراء مردم نشانه ی آن است که واقع همان است که مردم به اتفاق آراء یا اکثریت به آن رسیده اند. |
بیعت/نبوت وامامت | بیعت در حقوق سیاسی إسلام نه به معنای إیجاد مشروعیت در وجود حاکم برای حکومت است، بلکه بیعت آحاد مردم، برای شخصی که واجد شرائط حاکمیت و امامت بر امت اسلامی است، قدرت و توانایی مردمی می دهد تا أمور دینی و دنیایی را تدبیر و اداره نماید. |