فرهنگ نامه
عبارت | شرح |
---|---|
فرزند | فرزند شیرین ترین ثمره ی زندگی زن و مردی است که با عشق و محبت و با پیوند شرعی و الهی در کنار هم قرار گرفته اند. حضور کودک در زندگی زناشویی نه تنها عشق و علاقه، پایبندی و حس مسئولیت در زندگی مشترک و امیدواری به آینده را در زوجین افزایش می دهد، بلکه آنان "خود مشترک" را در آینه ی وجود فرزند به تماشا می نشینند. گریه و خنده ئ نوزاد همچون مضرابی بر تارهای وجود آنان زخمه می زند و آهنگ دلنشین دوست داشتن، مهر ورزیدن، لطف و شفقت داشتن، ایثار و فداکاری و دلسوزی و مهربانی را طنین انداز می کند. |
فرهنگ | فرهنگ، مشخصۀ اساسی هر ملّت و جمعیّتی است، اقوام و ملل با فرهنگ حاکم بر آنها از دیگران ممتاز و متمایز میشوند. سابقۀ یک ملت را به تعالی و یا انحطاط فرهنگی میشناسند.(یادداشتها برداشتها صفحه 39) |
فرهنگ /آفات فرهنگی -یکسو نگری | مسئولان فرهنگی و متولیان اعتقادی و معرفتی می بایست به جای یکسو نگری به مباحث دینی نگاهی عمیق و همه جانبه به کلیت دین داشته باشند و مجموعه ی دین را قانون زندگی و تنظیم کننده ی نظامات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی ببینند در این صورت می توان در ساختن و باروری فکری جوان مسلمان نقش در خور ایفاء نمود و امیدوار بود که نسل آینده تربیت دینی خواهند شد.(یادداشتها بر داشتها صفحه ١١٨) |
فرهنگ عاشورا | فرهنگ عاشورا، فرهنگ پایداری، مقاومت و زیستن شرافتمندانه و مرگ با عزّت در روزگار سلطۀ ستم است و این فرهنگ همانند خون در شریان حیات آگاهانه و طیّبه بشری جریان دارد.(عاشورا در آیینۀ تاریخ و ادب صفحه 8) |
فرهنگ و أموزش/آسیب ها | ؛ نگاه اقتصادمدارانه به بخش فرهنگ و آموزش و ایجاد بنگاه های تجاری در عرصه فرهنگ در جهت بهره مندی از امکانات و تسهیلات دولتی و القاء احساس نیاز عمومی، یکی از آفت هایی است که در این عرصه ظاهر شده است. پی آمد این نگاه، در طولانی شدن فهرست مراکز فرهنگی، هنری و تولیدات شبه فرهنگی و تربیتی است و نتیجه قابل قبول و معنادار آن در دستیابی به اهداف اسناد بالادستی کشور نامعلوم است. |
فرهنگ پیشرو | قرآن کریم جامعۀ با فرهنگ پیشرو را با سه ویژگی صاحبان تأمل و اندیشه درآیات الهی ، تزکیه و پاکی اخلاق و تربیت و دانش آموختگی ازکتاب و حکمت می شناساند. جامعه ای که از این سه تهی باشد، یقیناً درگمراهی و جهالت آشکار به سر می برد. آحاد چنین جامعه ای ، جان خود را به ایمان سیراب می سازند و با تعهد و مسئولیت پذیری در قبال همنوعان خویش، عمل شایسة خود را به شکیبایی و برد باری درسفارش به نیکی ها وخوبی ها تجلی می دهند. در جامعه ای با فرهنگ پیشرو و متعالی ، منفعت طلبی فردی و سود جویی شخصی وگروهی ارزش تلقی نمی شود، ارجمندی مقام و رتبه به نسبت خیرخواهی و فایده رسانی به دیگران به انگیزۀ الهی سنجیده می شود. در این بین فرهیختگان و اندیشمندان در مقام جهاد و اجتهاد علمی و فرهنگی اثر پایداری از خیرخواهی و روشنگری را به یادگار می گذارند.کتاب و اندیشه مظهر این اجتهاد است.(یادداشتها برداشتها صفحه 39) |
فرهنگ-آفات فرهنگی | شعار زدگی و سطحی نگری در کارهای تبلیغی وفرهنگی به جای آنکه باعث تعمیق معرفت و توسعه ی رفتارهای دینی شود، موجب آن می شود که انرژی و استعدادها در بن بست کارهای سطحی و روزمره زمین گیر شوند و نهال شوق و ذوق جوان که برای رشد و شکوفایی به زلال جاری معارف دینی محتاج است در غرقاب ظواهر و تظاهر به خوب بودن پلاسیده و پژمرده گردند.(یادداشتها بر داشتها صفحه ١١٨) |
فرهنگ-آفات فرهنگی/پیامدها | سطحی نگری، ساده اندیشی از جمله آفات فرهنگی در حوزه ی دین و دینداری است که در گمان اول به تغییر مرجعیت فکری واندیشه ای می آنجامد و اگر این خطر جدی تلقی نشود، فرقه سازی و مذهب آفرینی های جدید شکل می گیرد.(یادداشتها بر داشتها ص١٦٦) |
فروردین انقلاب اسلامی | سالهاست که بهار طبیعت ما با بهار اندیشه و اعتقاد ما قرین است. فروردین دیگر تنها یادآور سنت پاکدوستی و نیکخواهی قوم ما نیست، بلکه سمبل عدالتخواهی و خداگرایی امت اسلامی ماست؛ که آن را در آیینۀ دوازدهم فروردین با نقش و نگار زیبای جمهوری اسلامی جلوهگر ساختهاند.(یادداشتها بر داشتها صفحه 14) |
فروردین-بشارت فروردین | فروردین، ماه سرسبزی، شادابی و طراوت طبیعت است. ماهی است که خبر از آغاز حیات مجدد در عالم داده و به انسان با سرسبزی و شادابی خودش، آینده را بشارت می دهد، که خزان فانی است. زمستان و سردی، سرما افسردگی دوام ابدی ندارد.(اصلاحات در فرهنگ عاشورا ص١٤) |
فطرت /حیات طیبه | فطرت مجموعه خصوصیاتی است که وجه ممیزه انسان از دیگر موجودات است. زیرا ما در وجود با جمادات، گیاهان و حیوانات مشترکیم. در رشد فیزیکی، تولید مثل، حرکت، نیاز به آب و هوا و غذا و غرایز نیز با حیوانات اشتراک وجه داریم. آنچه ما را از سایر حیوانات جدا می کند فطرت است. مجموعه صفاتی که سبب کمال آدمی می شود مثل کنجکاوی، زیبایی دوستی، هنر، نوع دوستی، میل به پرستش معبود. حیوانات هرگونه بخواهند غرایز خود را ارضاء می کنند، اما انسان با توجه به ارزشهای اخلاقی خود را کنترل می کند. |