فرهنگ نامه

آ | ا | ب | ت | ث | ج | ح | خ | د | ر | ز | س | ش | ص | ع | غ | ف | ق | م | ن | و | پ | ک
عبارتsort descending شرح
خانواده

خانواده بک مقوله ی تاریخی است و هیچ نهادی در تاریخ فرهنگ و تمدن انسانی به اندازه ی آن قدمت ندارد.مثلا در مطالعات تاریخ ادیان می توان این نکته را دریافت که أدیان آسمانی از ظهور و حضور إنسان در روی کره ی زمین به صورت خانواده یاد می کنند و اساسا إنسان بر أساس سرشت وفطرت خویش نیازمند انس و الفت با دیگران است و دنبال مونس و مأنوس می گردد.پاسخ این نیاز فطری در خانواده تجلی می یابد و به تعبیری، خانواده تجلی پاسخ به نیاز فطری و درونی إنسان است.(رد پای اندیشه ص٤٢)

خانواده /کارکردهای آن

خانواده در کنار پاسخگویی به نیاز فطری انسان، سر منشأ گسترش نسل بشری و حفاظت و بقای نسل انسان است. انسان در خانواده متولد می شود، در آن آموزش می بیند، با اصول زندگی اجتماعی و تفاهم با دیگران آشنایی میشود ، اسباب رشد عاطفی، اخلاقی،اجتماعی و حتی سیاسی افراد در خانواده فراهم می شود.(رد پای اندیشه ص٤٢)

خانواده ی متعالی/ویژگی ها

خانواده ی متعالی نسبت به خود بصیرت دارد و در اعضای خانواده نوعی اعتماد به نفس برای پیمودن راه کمال وجود دارد. آنان در برابر مشکلات و ناملایمات جا خالی نمی کنند و شکیبا هستند و در خوشی ها و راحتی ها نیز عنان اختیار و حاکمیت بر خود را از دست نمی دهند.پدر و مادری که دارای این خلق و خوی و روش و منش باشند حتما فرزندان را به نوعی تربیت مى کنند که در هر مرحله از رشد جسمی، عاطفی،ذهنی و...به توانایی ها و استعدادا خود توجه کنند.آنان همین خواسته ها را از فرزندانشان طلب می کنند. (رد پای اندیشه ص ٣٣، ٣٤)

خانواده- آسیب خانواده در غرب

در دوره ی رنسانس، ارزشها وأخلاق از خانواده و اجتماع تقریباً رخت بربست و همه ی ارزیابی ها با معیار ها و ملاک های مادی صورت گرفت. کارکرد، نقش ، تولیدات، خدمات همه در ترازوی ارزشیابی مادی قرار گرفت تا به خانواده رسید. در این مرحله زن را در مقابل مرد در ترازوی مادی قرار دادند و نقش او را در تداوم نسل بشری و تربیت و فرهنگ حذف کردند و به او قبولاندند که هنر مادری ضعیف تر از تکنیک سازمان های مهد کودک و آمادگی َو پانسیون ها و... است. وقتی این پذیرش صورت گرفت، زن نقش اساسی مادری و همسری را فراموش کرد و مانند مرد برای إثبات توانایی فردی اش در نقش نیروی کار ظاهر گشت. غربی ها مادر بودن را محدودیتها در حصار سنت نام نهادند و شرقی های برنامه ریز سوسیالیست مذهب نیز آن را از خصوصیات بورژوازی قلمداد کردند و پیش از آنکه زن بتواند به تردید های درونی اش جواب دهد به سرعت سازمان هایی به عنوان جانشین نقش مادری را بر عهده گرفتند. ( مصاحبه با روزنامه ی اطلاعات ٣خرداد١٣٧٥)

خانواده- آسیب خانواده در غرب/ ریشه ها
معتقدان اصالت فرد و پای‌بندان اصالت جمع که بر اساس لذت جویی و نفع پرستی در کنار هم قرار گرفته بودند تمام تلاشها را بر دو محور متمرکز کردند: اول اینکه چارچوب حرمت خانواده را بشکنند. دیگر اینکه نقش زن در خانواده تضعیف و تحقیر شود. زن در خانواده حرمت و توان داشت، توانایی فطری و توانایی اکتسابی زن در خانواده، جامعه را شدیداً به او وابسته کرده بود. یکی ناشی از کار درون خانه بود که به عنوان یک امر اکتسابی اعضای خانواده را وابسته‌ی او مى کرد و دیگری توانایی همسری و مادری او که یک کشش عاطفی و فکری و احساسی را نسبت به او برمی انگیخت.
این ها چه کردند؟!
اول آمدند کار درون خانه را با محک کارهای پست سنتی مطرود شناختند و برای اداره ی آن کلفت و کنیز و دایه را مأمور کردند(توجه بفرمایید این ها نیز زن بودند) و در قدم بعد برای گسستن رابطه‌ی عاطفی همسری که مادر فرزندان نیز بود، عنوان کردند که روابط زناشویی یک رابطه‌ی اجتماعی غیر انحصاری است و در پی پذیرش آن مسؤولیت و تعهد خانوادگی هم از بین رفت. ( مصاحبه با روزنامه‌ی اطلاعات٣ خرداد١٣٧٥)
خانواده-کارکرد خانواده

خانواده تجلی پاسخ به نیاز درونی و فطری انسان دراست.خانواده علاوه بر پاسخگویی به نیاز انس و الفت درونی و اعتلا ء بخشی به سائقه ی جنسی او در چهره و جمال پیری و مادری سر منشاء گسترش نسل بشری و حافظ بقای نسل انسان است.ولادت و آموزشهای أولیه ی انسان در محیط خانواده اتفاق می افتد و در آن محیط با أصول زندگی اجتماعی و تفاهم با دیگران آشنا می شود.ارزشهای اخلاقی و اجتماعی از محیط خانه و خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. لسباب رشد عاطفی ،اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی افراد در خانواده فراهم می شود.
در واقع خانواده واحدهایی هستند که جوامع از آنها به وجود می آیند و شکل می گیرند. تصمیماتیکه که در داخل خانواده اتخاذ می شود، می تواند مرکز ثقلِ حتی مسائل بین المللی باشد. شاهد مثال این ادعا مسائل جهانی ای همانند افزایش جمعیت، توسعه ی اقتصادی،حمایت و حفاظت از محیط زیست، حقوق بشر و... است که حصول به نتیجه ی مثبت در هر کدام از اینها ، به رفتار و مواضع خانواده هااز لحاظ برداشت و توجه به هر یک از این مقوله ها دارد. (مصاحبه با روزنامه ی اطلاعات ٣ خرداد١٣٧٥)

خانواده‌ی متعادل

خانواده‌ی متعادل در حقیقت مجموعه ای است که افراد آن نسبت به توانایی‌های خود آگاهی دارند و میان خواسته ها و توانایی‌هایشان تناسب و تعادل وجود دارد و از افراط و تقریط در روابط خود با دیگران پرهیز می کنند. (رد پای اندیشه ص٣٣)