پرسش و پاسخ

فهرست الفبایی موضوعات:
ا     ت     ح     خ     ر     ز     ش     ص     ط     ع     غ     ق     ل     م     ن     ه     و     پ     ک     گ
پرسش پاسخ موضوع
شراب به چه دلیلی حرام است ؟ آیا قران آن را تحریم کرده است؟
با سلام و احترام با توجه به آثار اقتصادی شراب و رعایت میزان خوردن به اندازه ای که انسان مست نشود، به چه دلیلی شراب حرام است و آیا قران آن را در همه حالات تحریم کرده است؟ ممنون طناز عشوری

باسمه تعالی
سلام علیکم
همانطور که می دانید حسب نظر پزشکان و روانشناسان مضرات مصرف مواد الکلى به اثبات رسیده است. آنها به این واقعیت اعتراف داشته‏ و دارند که از جمله آثار زیان بخش شراب، پیامد سویى است که روى مغز و عقل مى‏گذارد و فرایند کار مغز را دچار اختلال می کند و عقل را از کار مى‏اندازد. روشن است که با از بین رفتن عقل، پرده شرم و حیا دریده مى‏شود. در نتیجه با غلبه ی غرایز بُعد حیوانی انسان بر رفتارهای عقلانی چیره می شود و انسان همانند حیوان لجام گسیخته به خود و دیگران آسیب می رساند.
مطالعات علمی نشان می دهد نوشابه‏ هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏گذارد، در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف مى‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست مى‏رود.
همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از بین بردن شرم و حیا است.
مشروبات الکلى به پنج دلیل از محرّمات شمرده مى شود:
دلیل اول - کتاب (قرآن)
در قرآن کریم آیات فراوانى وجود دارد که حرمت مشروبات الکلى را به زبان کنایه و یا موردى بیان مى کند، ولى ما به صریح ترین آنها مى پردازیم:
1ـ «انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛ (سوره ی مائده آیه ۹۰)تحقیقاً شراب و انواع قمار و بت پرستى و یا سنگ هایى که براى قربانى نصب شده و چوبه هاى قرعه (براى کشف امور غیبى)، پلیدى از کارهاى شیطان است، از آن دورى گزینید، شاید رستگار شوید.»
2ـ «انما یرید الشّیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فى الخمر و المیسر...؛ (مائده آیه ۹۱) شیطان مى خواهد کینه توزى و دشمنى را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهاى داخلى را تشدید نماید و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا باز هم دست از آن بر نمى دارید.»
3ـ «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما؛ (بقره آیه ۲۱۹)از تو درباره ی شراب و قمار مى پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و سودهایى نیز براى مردم دارد ولی گناهشان از سودشان بیشتر است.»
4-«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ •إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ» سوره مائدهگ
در هیچ موردی قرآن با این تاکید و تصریح و شدت حرمتی را اعلام نکرده و شراب را پلیدی و عمل شیطان خوانده است.

به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه شلاق) را واجب نموده اند
دلیل دوم - احادیث نبوى و علوى (سنت)
در مجامع شیعه و سنّى، این حدیث معروف است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ده گروه را لعنت کرده است که به گونه مستقیم یا غیر مستقیم در شراب سازى دخالت دارند: 1 - کسى که درخت انگور را به نیت شراب غرس کند؛ 2 - آن که بدین قصد از درخت تاک پاسدارى نماید؛ 3 - خریدار مشروبات؛ 4 - فروشنده آن؛ 5 - کسى که مى نوشد؛ 6 - کاسبى که از شراب فروشى پولى به دست مى آورد؛ 7 - فشار دهنده انگور به انگیزه ساختن شراب؛ 8 - افرادى که مشروبات را حمل و نقل مى کنند؛ 9 - تحویل گیرنده آن؛ 10 - ساقى یا کسى که شراب براى دیگرى مى برد. ( فروع کافى، چاپ جدید، ج 6، ص 430 – 429)
در اسلام هیچ گناهى تا این حد نکوهیده نشده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت على (علیه السلام) فرمود: «اگر همه گناهان را در خانه اى جمع کنند، کلید آن شراب است.» ( وسائل الشیعه، ج 17، ص 271)
امام على (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند شراب و مى گسارى را براى سلامت عقل حرام کرده است.» ( نهج البلاغه، حکمت 252)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: «اگر کسى دخترش را به شراب خوار بدهد مانند این است که او را در آتش انداخته است.» (وسائل الشیعه، ج 17، ص 249)
نوشاب‏ه هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏ گذارد، در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف مى ‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست مى‏ رود
دلیل سوم - عقل
برخى از عقلاى جهان به خصوص پزشکان متعهد بر اساس موازین عقلى و علمى و بلکه مشاهدات حسى معتقدند الکلِ مسکِر انسان را از حالت عادى خارج مى سازد و براى مدت زمانى او را در مستى و بى خبرى نگه مى دارد و در این حالت هرگونه عمل خطرناک و یا شرم آورى از وى امکان صدور مى یابد.
دلیل چهارم - اجماع
به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه شلاق) را واجب نموده اند.
دلیل پنجم - علوم طبیعى (علم پزشکى)
(منظور از علوم طبیعى، استنتاجاتى است که متفکران از آن دارند. هنگامى که علم خطرات و مضرّات شراب را کشف مى کند، عقل حرمت آن را اعلام مى دارد.)
با ملاحظه ی آنچه تقدیم شد می توان اذعان کرد که از منظر عقل و علو دین استفاده از شراب چه کم و چه زیاد حرام است و جایز نیست، والله اعلم

عمومی
آیا به جای تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم می توان سوره حمد را خواند؟
بنام خدا سلام علیکم در رکعت سوم و چهارم می توان به جای تسبیحات اربعه می توان سوره حمد را خواند ، دلیل فقهی و روایی آن را بیان فرمایید.

باسمه تعالی
سلام علیکم و رحمةالله
بله، در رکعت سوم و چهارم به جای تسبیحات اربعه می توان سوره حمد را خواند. البته قبل از قرائت حمد یا ذکر تسبیحات نمازگزار باید تعیین کند که حمد یا ذکر را قصد دارد. اگر بدون اراده سوره حمد را بخواند و در میانه به یادش بیاید که سهواً حمد را خوانده است نمی تواند به دلیل جواز آن، سوره حمد را ادامه دهد باید از اول سوره حمد یا ذکر را از سر بگیرد.

علی بن حنظله می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم در دو رکعت آخر نماز چه کاری باید انجام دهم؟ حضرت فرمود: اگر خواستی سوره حمد بخوان و اگر خواستی ذکر خدا بگو ... .(الاستبصار ج۱ص۳۲۱/شیخ طوسی)
معاویة بن عمار می‌گوید: از امام صادق پرسیدم، در دو رکعت آخر نماز جماعت چه باید خواند؟ حضرت فرمود: امام جماعت، سوره حمد را خوانده و مأموم تسبیح می‌گوید، اما در نماز فرادا هر کدام را که خواست می‌تواند بخواند. (کافی ج۳ص۳۱۹/ شیخ کلینی)
والله اعلم‪

فقهی
معنای «طمث»
به نام خدا سلام علیکم لطفاً بفرمایید «طمث» در قرآن، روایات و کتاب‌های فقهی به چه معنا است؟ با تشکر ف. علیزاده

باسمه تعالی
سلام علیکم و رحمةالله
آن چنانکه در کتب لغت و برخی کتابهای فقهی آمده است:«طَمْث‏»، به معنای خون حیض و خون بکارت(دوشیزگى)است. «طامث»؛ یعنی حائض. «طَمَثَتْ المرأة»؛ یعنى زن حائض شد.
آنچه از این ریشه در دو آیه قرآن آمده، کنایه‌ای از باکره‌ بودن حوریان بهشتی است: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لاجَان‏»؛ دست هیچ انس و جنّى پیش از ایشان به آنها نرسیده است.
در برخی روایات، از خون حیض نیز تعبیر به «طمث» شده است، زیرا «طمث» علاوه بر خون بکارت، نام دیگر خونى است که پس از بلوغ، به صورت عادت ماهانه، در ایامى خاص از رحم زن بیرون می‌آید.
در بیشتر موارد، کتب فقهی نیز از مشتقات «طمث»، همان معنای حیض را اراده می‌کنند. والله اعلم بالصواب

فقهی
طمث
صحة الوضوء بطلاء الاظافر؟
بسمه تعالی سلام علیکم سیدنا الاستاذ !‎سمعت سماحتکم قلتم: لا بأس بالصلاة بطلاء الاظافر، هل یمکن ان تبینوا ماهورأیکم فی هذه المسألة بشکل عام؟

باسمه تعالی
سلام علیکم
کما قلنا من قبل، ان احدی الشروط لصحة الوضوء هو عدم المانع من وصول الماء الی العضو الذی یجب غسله او مسحه و علیه تجب ازالة کل شیئ یکون مانعاً من وصول الماء الی الاعضاء قبل الوضوء، و علی هذا الاساس فیجب ازالة طلاء الاظافر و الاصباغ التی لها جرم و تمنع من وصول الماء لاعضاء الوضوء، و الا فالوضوء باطل.
و لکنه اذا استفید من هذه الاصباغ أو الطلاء بعد الوضوء فلا بأس بها فی اثناء الصلاة و کذلک اذا کان الصبغ علی اظفار اصابع الارجل فازالة الصبغ عن اصبع من الاصابع کل قدم یکفی ذلک و لا یلزم ازالة الصبغ عن جمیع اصابع الرجلین. والله اعلم

فقهی
نماز خواندن با لاک ناخن
سلام علیکم آیا نماز خواندن با لاک ناخن جایز است؟

باسمه تعالی
سلام علیکم
یکی از شرایط صحیح بودن وضو این است که مانعی از رسیدن آب بر عضوی که باید در وضو شسته یا مسح شود نباشد. بنابراین قبل از وضو باید هر چیزی که مانع رسیدن آب به اعضاء وضو است برطرف شود و از آن رو که لاک ناخن و رنگهایی که دارای جرم هستند مانع رسیدن آب می شوند باید از اعضاء وضو  برطرف شوند و الا وضو باطل است.

ولی اگر بعد از وضو گرفتن از این رنگ ها استفاده کند در نماز اشکالی ندارد. هم چنین اگر لاک روی ناخن انگشتان پا باشد بر طرف کردن لاک یک انگشت از هر پا برای وضو کافی است و لازم نیست لاک همه انگشتان پا برطرف شود. والله اعلم

فقهی
لاک ناخن

Pages

ارسال پرسش

پرسشی که باید پاسخ داده شود.
پرسش کامل را بنویسید.
دریافت پاسخ از طریق پست الکترونیکی
Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.