فرهنگ نامه
عبارت | شرح |
---|---|
دین-پذیرش دین | در پذیرش دین نمی توان تحکم کرد و یا آن را با اجبار و اکراه به عقل و دل کسی تزریق نمود. به همین خاطر لازم است برای انتقال مفاهیم پویا و مانای دین و تربیت دینی نسل، ساز و کارهای مناسب فراهم آید. اساسا آموزههای دینی چه در حوزۀ اعتقادات و چه در حوزۀ اخلاق و عبادات و احکام، چهرهای عقلانی دارد و شخص در پذیرش و التزام به این معارف باید آنها را موجّه و مدلّل بیابد و در روزگار ما با توجه به هجمه پرشتاب شبههها و پرسشها این کار بسیار سخت و سنگین است.(یادداشتها بر داشتها صفحه 182) |
دین-نیاز بشر | آموزه های أنبیاء مخصوصا تعالیم برگزیده ی آنها پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله ، جاودانه و پایدار است و همچون محصولات بشری تاریخ مصرف ندارد. دین نیاز همیشگی بشر است،با آنکه رقیب دارد ولی جایگزین ندارد.آدمی در مقطعی از تاریخ زندگی خود از دین رویگردان شده و می شود ولی هرگز از آن تهی نمی گردد.دین سازی ها و دین واره ها نشان این مدعاست که چگونه بشر علیرغم انحراف ها و بیراهه رفتن ها، باز نام دین و باورهای شبه دین را با خود همراه دارد.ولی بالاتر از آن ثبات و پایداری اعتقاد به خدا و پناه جویی در ذیل دین در طول قرنها و سالهای حیات بشری بر روی این کره ی خاکی است که حتى روزی را، یعنی یک روز را نیز تاریخ به یاد ندارد که بر روی زمین نام خدا نباشد. (یادداشتها بر داشتها ص١٦٨ و ١٦٩) |
دین-دین گرایی | دین گرایی، امری فطری است.هر کس در عمق و سرشت خویش احساس تقدسی دارد که أو را با ماورای عالم طبیعت مرتبط می کند. حتی اگر شخصی متدین به یکی از شرائع آسمانی نیز نباشد، همین گرایش فطری روح و روان او را در میدان جاذبه ی خویش دارد و بسیار سخت است که بتوان خود را از این مدار مغناطیسی رهانید. اگر از اقرار به وجود چنین گرایشی در وجود خویش و یا اعتقاد به خداوند متعال در عالم خارج لب فرو بندد و خاموش بنشیند باز از اندرون وجود او فریادی بلند است که چرا خاموشی گزیده ای و چرا در طلب آنچه جان و خرد تو به وجود آن گواهی می دهد، بر نمی خیزی؟ (یادداشتها بر داشتهاص٨١) |
دین | دین در نگاه ما معیار هدایت و عامل معنادهی و هویت بخشی به انسان است، که مجموعۀ دستورات آن زندگی دنیوی و اخروی ما را انتظام می بخشد و التزام به آن علاوه بر آنکه نیازمند اغنای عقلانی است بلکه باید اطمینان قلبی نیز در شخص بوجود آورد.(یادداشتها بر داشتها صفحه 182) |
دوستان جاهل و عالمان متهتک | حسب نقل برخی روایات: "خطر و آسیب دوستان جاهل کمتر از خطر و آسیب دشمن نیست و فریاد از دوستان جاهل ظاهر الصلاحی که همچون عالمان متهتّک کمر ایمان را می شکنند." |
دعوت و تبلیغ | رد و طرد کاری است آسان، اما قبول و جذب هنرمندی می خواهد.از جمله ی هنرها آن است که با زبان آنان به مقتضای نیازشان سخن گوییم.باز کلام خداست که می فرماید: " وما أرسلنا من رسول إلا بلسان قومه لیبین لهم .../ و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا پیامش را برای آنان به روشنی بیان کند.- إبراهیم ٢" و پیامبر او چه زیبا در ادای تکلیف إظهار می دارد که :" و نحن معاشر الأنبیاء نتکلم الناس بقدر عقولهم/ و ما پیامبران با مردم به اندازه ی ظرفیت اندیشه ی آنان سخن می گوییم".(یادداشتها برداشتها صفحه 10) |
دعا در صحیفۀ سجّادیه | با نگاهی هر چند کوتاه به صفحات نورانی صحیفه میتوان دریافت که دعا در روزگار نتوانستنها، توانایی و در عصر خفقان فریاد و در سرزمین مردگان، تحرّک و زندگی است. آنگاه که نفسها در سینه حبس میشوند و هشامها و عبدالملکها، حشمت و جاه مییابند و فریب و ریای مروانی آسیاب آدمکشی بنیامیه را در حرکتی دوباره میآورد، دعاها و مناجات صحیفۀ سجادیه نیز خونها را در رگها میجوشاند و اندیشۀ علوی را از محاق بیرون میکشد، زید را قیام آوری انتقامگر میکند تا حمار طاحونۀ اموی در مدار نفس خویش سقوط کند.(یادداشتها بر داشتها صفحه 75) |
دروغ /دروغ به امام مسلمین | دروغ به امام مسلمین، پیامبر و خداوند، ظالمانه ترین کاری است که بشر به آن مرتکب می شود. نمونه ی این رفتارهای ظالمانه ماجرای غدیر است، ماجرای جمل و صفین است، ماجرای کربلا است و همین گرفتاری ها و نکبتهایی است که امروز به دلیل رفتارهای خائنانه سران کشورهای اسلامی نسبت به امانت مسلمین کرده اند و دروغها و فریبکاریهایست که در حق ملتهای خود مرتکب شده اند، گرفتار شده اند. |