کتاب درسی آیینه تمام نمای علمی اجتماعی و فرهنگی کشور است

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محی‌الدین بهرام محمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، فعالیت‌های متعددی در کارنامه فعالیت‌هایش دارد، شاید بتوان گفت نخستین ارتباطش با آموزش و پرورش به تدریس در دبیرستان از سال 59 بازگردد، زمانی که دروس بینش اسلامی، فلسفه و منطق تدریس می‌کرد. او زاده شهر تبریز است و تحصیلات مقطع کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات عرب در دانشگاه تهران دنبال کرده و مدرک کارشناسی ارشد را در همین رشته از دانشگاه آزاد دریافت کرده است.

او بعد از گذراندن دوره‌ دکترا در همین رشته مدرک دکترای دیگر خود را در رشته‌ "ادبیات تطبیقی" کسب کرده است. او هم‌زمان با تحصیلات یاد شده در سال 1355 به تحصیل در زمینه دروس حوزوی اقدام کرد و در حوزه‌های علمیه‌ تبریز، تهران و قم تا مرحله‌ اجتهاد پیش رفت و در رشته‌های فقه و اصول، قرآن، تفسیر، منطق و فلسفه مشغول به تحصیل شد و دوره‌های آموزشی جانبی را نیز در رشته‌ آموزش مدیریت متون و مهارت‌های معلمی گذراند. دقایقی در دفتر کارش واقع در طبقه اول سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی بودیم تا کمی بیشتر درباره وضعیت کتاب‌های درسی در سال تحصیلی جدید بدانیم.

در ابتدا بگویید، تغییرات سال‌های اخیر کتاب‌های درسی بیشتر بر چه اساسی بوده است؟

سازمان پژوهش در سال‌های اخیر با توجه به این‌که برنامه درسی ملی به‌عنوان یک زیر نظام برای سند تحول تصویب و ابلاغ شده، موظف بودیم هر سال دو پایه کتاب‌های تحصیلی را با رویکرد سند تحول و هم‌راستا با برنامه درسی ملی بازتولید کنیم. در سال‌های قبل تا پایه نهم پیشرفته بودیم و امسال نیز باید برای پایه دهم تولید محتوا می‌کردیم. کتاب‌های پایه دهم یا دوره دوم متوسطه با دوره‌های پیشین تفاوت‌های اساسی دارد، نخست در رویکرد و تنوع.

رویکرد آموزش و پرورش در دوره دوم متوسطه رویکرد نیمه تخصصی یا آماده‌سازی دانش‌آموزان برای ورود به دانشگاه یا بازار کار است و به همین دلیل سه شاخه درسی و آموزشی نظری، فنی و حرفه‌ای و کار دانش داریم، در شاخه نظری چهار رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم معارف اسلامی، در فنی و حرفه‌ای و کار دانش نیز تنوع رشته‌ها با توجه به نیازهای بازار کار زیاد است که مجموع آنها 170 رشته شغلی می‌شود. در این میان، با توجه به این‌که بخشی از این کتاب‌ها دروس عمومی هستند و برخی دروس تخصصی، تنوع آنها زیاد بود. ما در سالهای گذشته در هر پایه یا دو پایه بین 15 تا 20 عنوان کتاب تالیف و منتشر می‌کردیم، اما امسال 140 عنوان کتاب درسی داریم که هفت یا 700 درصد نسبت به سال پیشین بیشتر تولید محتوا کردیم.

رویکرد اصلی سازمان در کتاب‌های جدید‌التالیف چیست؟

رویکرد ما در تولید محتواهای جدید تنها تولید کتاب درسی نیست، بلکه بسته آموزشی است. بسته آموزشی یعنی اجزای آموزشی مختلف که در کنار کتاب می‌توانند فرآیند یاددهی - یادگیری را تسهیل، تعمیق یا تثبیت کنند، از معلم و کلاس پشیتبانی کنند و به نیازهای محیطی، اجتماعی و روانی دانش‌آموزان نیز جواب دهند. به عبارتی دیگر اجزای بسته آموزشی هم پشتیبان کلاس درس است و هم پشتیبان دانش‌آموز و معلم ما در یاددهی و یادگیری است. این اجزا هم علاوه بر کتاب‌های درسی فراهم و آماده شده است که بخشی از آنها همراه با کتاب‌های درسی برای دانش‌آموزان توزیع می‌شود. برخی از آنها در اختیار مدارس قرار می‌گیرد که در کلاس‌ها استفاده شود و بعضی دیگر در پایگاه اینترنتی مدارس ایران (رشد) بارگذاری می‌شود تا دانش‌آموزان از طریق شبکه رشد از آنها استفاده کنند. همچنین مدارسی که متصل به شبکه اینترنت هستند، بتوانند بعضی از دروس را به‌صورت آنلاین ملاحظه کنند. ما معمولا در کنار تولید محتواها، مجلات رشد را نیز در قالب ویژه نامه منتتشر می‌کنیم که امسال دو ویژه‌نامه برای پایه دهم و فنی و حرفه‌ای‌ها در نظر گرفته‌ایم.

آیا مطالب کتاب‌ها تایید شده نهایی هستند یا امکان اصلاح و تغییر در آنها وجود دارد؟

این فعالیت‌ها در که سال اول بعد از تغییرات درسی انجام می‌شود، اجرای آزمایشی است. یعنی کتاب‌های تولید شده برای پایه دهم، دوره اجرای آموزشی خود را می‌گذرانند که علاوه بر اعتباربخشی‌ای که قبل از تولید از همکاران انجام دادیم، در حین اجرا هم از کتاب‌های تولیدشده و ارائه شده ارزشیابی می‌کنیم. در این اعتباربخشی همکاران معلم، صاحب‌نظران حوزه تخصصی آن درس و دانش‌آموزان و خانواده‌ها می‌توانند نظرات خود را به ما ارائه دهند. علاوه بر آنها گروهی متشکل از پژوهشگران پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ارزشیابی را به‌صورت علمی انجام می‌دهند تا اگر نقیصه‌ای در برنامه وجود داشت یا نیاز به اصلاحاتی در سال تحصیلی آینده داشت، بتوانیم تا اسفند ماه آنها را شناسایی کرده و در تجدید چاپ سال آینده را اعمال کنیم. در این سال‌ها رویکرد کتاب‌های درسی همسوسازی با برنامه درسی ملی است، چون ما از پایه اول به بعد، دوباره بازنگری می‌کنیم تا این‌که اشکالات محتمل در برنامه‌های قبلی هم مرتفع شود.

فعالیت‌هایی که سال‌های اخیر داشتید، چه نتایجی را به دنبال داشته است؟

آنچه مطالعات موردی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نشان می‌دهد، این است که طی این سال‌ها که برنامه‌های درسی را اجرا کردیم، به نظر می‌رسد در راستای اهداف معین شده برنامه درسی ملی و سند تحول گام‌هایی رو به جلو برداشتیم. یعنی رویکرد فرهنگی تربیتی در برنامه‌های درسی عملیاتی شده است. مانند توجه به تفکر، خلاقیت و نوآوری، توجه به کارهای کارورزی دستی یا به عبارتی فعالیت عملی در برنامه درسی تقریباً جا افتاده است. ما امروز دانش‌آموزان را با آموزش‌های کاربردی مواجه کردیم به‌عنوان مثال در درس کار و فناوری دوره ابتدایی، دانش‌آموزان ما دست‌ورزی می‌کنند و خودشان دست افزارهایی را تولید می‌کنند یا در حوزه مطالعات اجتماعی با رویکرد پژوهشگری وارد آموزش می‌شوند.

این موضوع نشان می دهد که آموزش‌های ما مبتنی بر پژوهش شده و این رویکردها، همان رویکردهایی است که در اسناد بالادستی پیش بینی شده و ما به بخشی از آنها دست پیدا کردیم. به‌عنوان مثال ما در مطالب سبک ایرانی اسلامی به بحث اقتصاد مقاومتی به مباحثی مثل گفتگو، مدارا و رویکرد زیبایی شناختی در کتاب‌های درسی توجه داریم که به تدریج در رفتار دانش‌آموزان ما نمایان می‌شود. البته امیدواریم تا سال آینده که برنامه درسی ملی به صورت تقریباً تمام، همسوسازی می‌شود، بتوانیم ارزشیابی دقیقی از برآیندهای نظام جدید تعلیم و تربیت را انجام دهیم.

کمی درباره چگونگی تولید محتوای کتاب‌های درسی هم توضیح دهید.

در این زمینه برای تولید محتوا و برنامه‌ریزی درسی، از استعدادهای درون سازمانی و برون سازمانی بهره گرفتیم. کارشناسان ما وارد عرصه شدند و مطالعات گسترده‌ای را سازمان دادند، جلسات فشرده‌ای با صاحب‌نظران، معلمان برجسته در حوزه فنی و حرفه ای و صاحبان بنگاه‌های اقتصادی برگزار کردند تا هم نیازها شناسایی شود و هم بتوانند به صورت به‌روز برای آن برنامه‌ریزی کنند. تقریبا برای هر عنوان درسی که یک برنامه درسی تلقی می‌شود، در شورای برنامه‌ریزی بین 15 تا 25 نفر عضو داریم.

این شوراها متشکل از صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف مثل متخصصان آموزش همان دروس، معلمان، صاحب‌نظران و تکنولوژیست‌های آموزشی و صاحب‌نظران ادبیات فارسی هستند که همه با هم برنامه را تدوین می کنند و سپس این مطالب برای تالیف به گروه‌های تالیف سپرده می‌شود. برای هر یک از کتاب‌های درسی بین 15 نفر درگیر کار هستند، ما تا سال گذشته که حدود 20 تا 30 عنوان کتاب تولید می‌کردیم، سال گذشته 800 نفر در این پروژه با ما همکاری می‌کردند که این تعداد امسال به مراتب بیشتر است و حدود دو هزار نفر افراد صاحب‌نظر از دانشگاه‌ها، مراکز علمی، صاحب‌نظران آموزش و پرورش، معلمان مجرب و حوزویان برای تدوین کتاب‌ها حضور داشتند.

کتاب‌ها پس از تالیف و انتشار با چه پروسه‌ای روبرو هستند؟

کتاب‌ها بعد از تولید، نسخه‌ای از آنها همانند سال‌های قبل به مراکز مطالعات تحقیقاتی، حقوقی و حقیقی که صاحب‌نظر هستند یا از مخاطبان نتایج آموزشی ما هستند، ارسال می‌شوند و از آنها نظرسنجی می‌کنیم، مثل حوزه‌های علمیه، پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی، علوم اجتماعی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و... تا آنها نیز نظرات خود را درباره اجرای آزمایشی این کتاب‌ها اعلام کنند و نقایص احتمالی موجود برطرف شود. می‌توان گفت از این طریق طی سال‌های گذشته توانسته‌ایم به بخش مهمی از نیازهای آموزشی، تربیتی، پژوهشی و اجتماعی در کتاب‌های درسی پاسخگو باشیم و امیدواریم در پایه دوم متوسطه هم بتوانیم نیازهای نیمه تخصصی دانش‌آموزان را هم برآورده کنیم و جامعه ما از کنار این آموزش‌ها منتفع شود.

اکنون در بسیاری از کشورها، تدوین کتاب‌های درسی به بخش خصوصی واگذار می‌شود، آیا در کشور ما نیز انجام این کار امکان‌پذیر است؟

امیدواریم در سال‌های آینده بتوانیم از ظرفیت معلمان استفاده کنیم، همان‌طور که می‌دانید کار تولید محتوای آموزشی یک کار تخصصی است و افراد باید دوره‌های آموزشی خاصی ببینند. این‌گونه نیست فردی که رشته ریاضی خوانده است، بتواند آموزش ریاضی هم بدهد. مثل این‌که همه ما تقریبا رانندگی می‌دانیم، اما نمی‌توانیم به شخص دیگری آموزش رانندگی بدهیم. این در حالی است که یک مربی رانندگی خیلی راحت در هشت ساعت شخصی را راننده می‌کند، چون مهارت‌های آموزش را فرا گرفته است.

در این میان، شاید افراد مختلفی بتوانند کتاب درسی بنویسند، ولی این افراد لزوماً نمی‌توانند کتاب درسی هم بنویسند. من با این‌که سالها است کتاب می‌نویسم و قلم می‌زنم، اما در سال‌های اخیر با ترس و لرز وارد حوزه تولید و برنامه‌ریزی کتاب درسی شده‌ام. به همین دلیل در دو سال اخیر که واژه باشگاه معلمان مولف را جا انداختیم و این باشگاه فعالیت خود را آغاز کرده است. به دنبال این هستیم معلمانی که اهل قلم هستند و در حوزه تالیف مباحث آموزشی در قالب جزوه‌های کلاسی فعالیت دارند را شناسایی کنیم و جمعی از آنها را تشکیل دهیم و سپس آموزش‌های لازم را به آنها ارائه دهیم.

این کار موجب می‌شود ما هسته‌ای از معلمان مولف داشته باشیم که در تدوین کتاب‌های درسی از استعداد و توانایی آنها بهره بگیریم. با اجرایی شدن این طرح طی سال‌های آینده، امیدواریم از میان 800 هزار معلم، حداقل از یک دهم آنها در این دوره‌ها استفاده کنیم و آنها بتوانند به عرصه نویسندگی آموزشی با هدف معین وارد شوند، اگر بتوانیم کار را در پنج سال آینده انجام دهیم، جهشی در آموزش و پرورش رخ می‌دهد و این جهش برای کشور پشتوانه‌ای قوی خواهد بود. به نظر من آن وقت است که می‌توانیم بخش‌های غیردولتی را فعال کنیم و سفارش تولید کتاب بدهیم. همچنین می‌توانیم سیاست چند تالیفی که پیش از این مد نظر داشتیم که برای یک موضوع، چندین کتاب مرجع بنویسیم تا دانش‌آموز و معلم بتواند از میان آنها انتخاب کنند را هم اجرایی کنیم. موضوعی که الان امکانش وجود ندارد.

البته ما الان در شورای برنامه‌ریزی درسی و گروه تالیف از استعداد معلمان خود استفاده می‌کنیم، اما این تعداد الان اندک هستند و باید بیشتر شوند. اگر این اتفاق رخ دهد و تشکل‌های غیر دولتی معلمان راه بیفتد خودشان می‌توانند ناشر کتاب‌های درسی شوند و ما به آنها سفارش کتاب درسی بدهیم. البته باید بگویم، الان هم بخشی از کتاب‌های فنی و حرفه‌ای، سفارش به بیرون است و صاحبان حرف و مشاغل این کار را انجام می‌دهند. به‌عنوان مثال برای رشته جوشکاری سرفصلی داریم که متخصصان و استادان جوشکاری خودشان محتوا را تدوین می‌کنند، اما در برخی دروس مثل علوم پایه این امکان وجود ندارد.

چرا این امکان وجود ندارد؟

چون ما پدیده‌ای داریم که ما را محدود می‌کند به نام کنکور. ما اگر منبع واحد نداشته باشیم، دانش‌آموزان در کنکور دچار مشکل می‌شوند. مخصوصا کنکور ما که حافظه‌محور است و جواب تست آن چیزی است که در کتاب درسی آمده است. به همین دلیل ناگزیر هستیم دامنه‌ها را محدود کنیم. حتی در کاربرد واژگان در کتاب‌های درسی هم این مشکل وجود دارد، به‌عنوان مثال چند روز پیش در جلسه‌ای، برخی از دوستان نگران بودند که وقتی برای معادل کلروفیل، واژه سبزینه نوشته‌ایم یا برای معادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک اعصاب، از واژگان هم‌حس یا نا‌هم‌حس استفاده کرده‌ایم، شاید در کنکور واژه سمپاتیک بیاید و دانش‌آموز که هم‌حس خوانده است، نتواند در کنکور تشخیص دهد. همچنین از سوی دیگر مصحح‌ها هم نتوانند تشخیص دهند و این مسائل از محدودیت‌های کار ما است که می‌تواند به مرور زمان حل شود.

اجرای آزمایشی کتاب‌های درسی پایه دهم به صورت استانی است یا سراسری؟

به‌صورت سراسری است، ما در سال‌های قبل مدل آزمایشی داشتیم که در بعضی استان‌های محدودی این کار را انجام می‌دادیم و پس از اصلاح و تصحیح در سال بعد این کار به کل کشور اشاعه پیدا می‌کرد. اما در دوره جدید که برنامه درسی ملی تصویب شد، قانون‌گذار ما را الزام کرد هر سال دو پایه را تغییر دهیم، به همین دلیل فرصت‌های ما کم شد و ما مجبور شدیم که به تعبیر امروزی فعالیت‌های خود را سرعت ببخشیم.

به همین دلیل امسال سعی می‌کنیم با همه زحمات در اعتباربخشی اولیه، در نظرسنجی اولیه با گروه‌های زیادی از معلمان مواجه شویم، آنها کتاب‌ها را ببینند، نظر بدهند و ما نظرات آنها را اعمال کنیم. البته همین‌جا می‌گوییم که این کار ممکن است مورد پسند همه دست‌اندرکاران آموزشی نباشد یا اشکالاتی داشته باشد. همچنین ممکن است سازماندهی بعضی مباحث مناسب نباشد و محتوای کتاب با زمان در نظرگرفته شده برای درس تطبیق نداشته باشد و یا بحث‌ها در ضریب دشواری یا وسعت توالی دروس مشکلاتی داشته باشد که آنها را در سال آینده اصلاح می‌کنیم.

اما در سال‌های اخیر که این کار را کرده‌ایم و تغییرات معمولاً بین 10 تا 20 درصد بوده و تغییرات خیلی وسیع نبوده است. این موضوع نشانه این است که برنامه‌ریزان افراد مجربی هستند و همچنین در دوره اعتبارسنجی اولیه، آنها با دقت و همکاری صمیمانه پاسخ می‌دهند که اشکالات کم شود. البته این کتاب‌ها، متن درسی و دست‌نوشته انسانی است و قطعا اشکال دارد و به فرایند یادگیری می‌رود، اما در اجرا تکمیل می‌شود.

البته مهمتر از تولید کتاب‌های درسی، تربیت نیروهای انسانی است. چون وقتی کتاب‌های درسی ما جدیدالتالیف می‌شوند نیازمند این هستیم که معلمان ما نیز بازآموزی شوند و آموزش‌های ضمن خدمت ببینند. این موضوع فاکتور مهمی است چون هر گاه همکاران و معلمان ما آموزش‌های لازم و کافی را میبینند کتاب درسی در فرایند یاددهی یادگیری به سهولت اجرا می‌شود، اما آن جایی که همکاران، آموزش‌هایشان ناقص ارائه می‌شود یا با حوصله ارائه نمی‌شود در فرایند اجرا دچار ضعف و مشکل هستیم که باید جبران کنیم.

کمی هم درباره مجموعه نرم‌افزاری بر فراز آسمان برایمان بگویید.

این نرم‌افزار که یک مولتی مدیای چند رسانه‌ای است و برای معلمان الگوهای تدریس ارائه می‌کند. اگر معلمی نتوانسته است دوره ببیند با دیدن همین نرم‌افزار چند رسانه‌ای می‌تواند درس به درس با کتاب مواجه شود. در این نرم افزار به سوالات اساسی در کتاب پاسخ داده می‌شود و منابع پشتیبان ارائه می‌شود. علاوه بر آن فیلم آموزشی یا کلیپ‌های آموزشی در آن قرار داده شده است که می‌توانند آن را مشاهده کنند.

یکی از ویژگی‌های بر فراز آسمان، ارائه کتابخانه مرجع در این نرم‌افزار است تا کتاب‌هایی که می‌تواند برای دانش‌آموز و معلم قابل استفاده باشد، در این‌جا معرفی شود. مقالاتی هم که در مجلات رشد منتشر شده‌اند نیز در همان جا است. این مجموعه می‌تواند معلم را سر کلاس درسی پشتیبانی کند، اگر شب قبل تدریس، طرح درس را مرور کند و در جایی با نقص روبرو باشد، می‌تواند با مراجعه به این نرم‌افزار که قابل ردیابی و موضوع‌یابی است، سوال و درس را مشاهده کند. علاوه بر آنها، دو گروه نیز در استان‌ها و شهرستان‌ها می‌توانند معلمان ما را پشتیبانی کنند، نخست گروه‌های آموزشی و دیگر گروه‌های تحلیل محتوای کتاب‌های درسی.

در سال‌های اخیر تغییرات عمده‌ای در کتاب‌های درسی داشتیم. علت این همه تغییر چیست؟ آیا کتاب‌های قبلی مشکل داشتند؟

در کشور صاحب‌نظران حوزه تعلیم و تربیت این بخش را بررسی کردند. ضعف‌هایی را در نظام تعلیم و تربیت ما شناسایی کردند. از جمله اینکه نظام آموزشی قدیم ما که به جا مانده از نظام سیاسی قدیم ما بود، با وجود این‌که اصلاحاتی بر روی آنها انجام شده بود، مبتنی بر فلسفه و نظریه اسلامی تعلیم و تربیت نبود. دیگر این‌که با هویت ایرانی عجین نشده بود، نکته سوم این‌که آموزش و پرورش جدیدی که از کشورهای دیگر اقتباس کرده بودیم، با وجود اصلاحات ما همچنان، کهنه بود. همچنین از آموزش و پرورش ما بوی دو چیز به مشام می‌رسید، کهنگی و ناکارآمدی.

بعضی می‌گویند آموزش و پرورش ما حافظه‌محور است، این در حالی است که طی سال‌های اخیر تلاش کرده‌ایم از این موضوع فاصله بگیریم، به این شرط که ناشران کاذب کتاب‌های کمک آموزشی به ما مجال بدهند تا بتوانیم غول کنکور را از سر راه برداریم و این سیستم، دانش‌آموزان ما را حافظه‌محور نکند و به آنها فقط تست زنی یاد ندهند.

یادمان باشد که تست زنی یک فن است، علم نیست. فرد فکر می‌کند درس را خوب می‌داند، چون می‌تواند خوب تست بزند در حالی که از تست علم زاییده نمی‌شود. این شیوه یادگیری نیز محصول آموزش و پرورش حافظه محور است که برای جمعیت دیگری طراحی شده است و ما در این‌جا اجرا می‌کنیم. شاید این موضوع برای نظام فرانسه مفید بوده، اما در کشور ما مفید نبوده است. در آن کشور هم وقتی نیازشان تامین شده است، نظام آموزشی خود را تغییر داده‌اند اما ما همان نظامی که به 30 سال قبل تعلق داشت، نگه داشته بودیم. چهار سال قبل که ما کتاب ریاضی را بعد از تقریبا 30 سال تغییر می‌دادیم و گاهی سه نسل پدر و پدربزرگ و بچه آن را خوانده بودند، سر و صدای زیادی به پا شد، در حالی که رویکرد ریاضی را مساله محور و حل مساله کردیم. همه گفتند ریاضی ششم و سوم سخت است، اما الان دیگر نمی‌گویند چون رویکرد جدید جا افتاده است.

با همه کهنگی و ناکارآمدی نظام آموزشی، سند تحول مبتنی بر فلسفه نظری اسلامی و تربیت ایرانی تصویب شد، زیرنظام‌های آن یعنی برنامه درسی هم تصویب و ابلاغ شد. کتاب‌های ما نه این‌که همه‌شان غلط بود، بلکه ساماندهی مباحث تغییر کرد و بحث‌های جدید به آن اضافه شد. با پیشرفت علم و تکنولوژی مباحث جدیدی مطرح شده است که باید در کتاب‌های درسی آورده شود، مانند بایوتکنولوژی، زیست فناوری، ریزفناوری، فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات. ده سال قبل آموزش رایانه را در کلاس سوم دبیرستان می‌خواندیم اما این درس الان در کلاس پنجم تدریس می‌شود.

این‌که برخی افراد کم اطلاع می‌گویند کتاب‌ها را همه ساله تغییر می‌دهند، این‌گونه نیست، بلکه ما تغییرات کتاب‌ها را همه ساله تعقیب می‌کنیم. الان پنج سال است که کتاب اول را تغییر ندادیم، اما سال آینده تغییر می‌دهیم. چون عمر هر کتاب پنج سال است و ما این موضوع را به‌عنوان قانون در نظر می‌گیریم. ما این کتاب‌ها را بازنگری می‌کنیم، اگر علم، تکنولوژی و روش‌های علمی عوض شده باشد، کتاب نیز تغییر می‌کند، اما اگر نشده باشد، کتاب قبلی به دست دانش‌آموزان می‌رسد.

سال آینده هم کتاب‌های مقطع یازدهم را تغییر می‌دهیم و سال بعد از آن هم کتاب‌های مقطع دوازدهم. پس از آن نیز ارزشیابی می‌کنیم تا ببینیم آیا نظام جدید ما را به اهداف مطلوب رسانده است، سپس ضعف‌ها و آسیب‌ها را شناسایی و برطرف می‌کنیم. بعضی از این رفع کاستی‌ها به تغییر برنامه‌ها منجر می‌شود و گاهی متون کتاب‌ها باید تغییر کند. کتاب‌های درسی یک‌بار برای همیشه نیست، کتاب آموزشی جواب‌گوی نیازها است. کتاب‌های مرجع و دایره المعارف‌ها یک‌بار برای همیشه است که صدها سال می‌ماند، در حالی که کتاب‌های درسی ناظر به نیاز و زمان هستند، به همین دلیل ویراست اول، دوم، سوم و چهارم دارند. شما ببینید، سی‌دی نرم‌افزارها هر سال تغییر می‌کنند و ویرایش جدید آنها تولید می‌شود. کتاب درسی هم همین است و هر سال پس از سال تحصیلی تغییر می‌کند.

ما باید به دانش‌آموزی که فردا می‌خواهد وارد بازار کار شود، این موضوعات را آموزش دهیم. در آموزش زبان انگلیسی نیاز به زبان خارجی خیلی زیاد شده و نمی‌توان به روش قبلی آموزش داد و باید تغییرات زیادی در شیوه آموزشی ایجاد کرد. کتاب باید به مرور به تناسب نیاز روزگار تغییر پیدا کند. علم پایه‌های مشترک دارد. اسکلت و استخوان‌بندی ثابت است، اما ظریف‌کاری‌ها متفاوت است. در عین حال کتاب درسی آیینه تمام‌نمای علمی اجتماعی و فرهنگی کشور است. با ورق زدن آن می‌توانیم متوجه شویم که آینده کشور در چه وضعیتی قرار دارد. در این میان اما بعضی از سازمان‌ها از کتاب‌های درسی انتظار صفحات نیازمندی روزنامه‌ها را دارند. یکی می‌گوید نام سازمان ما را بنویسید، دیگری می گوید نهاد ما را هم در کتاب‌های درسی بیاورید.

اما این‌گونه نمی‌شود، بلکه ما مباحث ملی و کلان را در کتاب‌های درسی می‌آوریم تا دانش‌آموز هم تربیت یاد بگیرد و هم بتواند در جامعه زندگی کند. ما درباره بیمه و بانک، خدماتشان می‌نویسیم اما هیچ‌گاه درباره بانک یا موسسه بیمه خاصی را نمی‌نویسیم. از سوی دیگر حجم کتاب‌های ما محدود است. اگر قرار باشد ما مشکلات مالیات، بانک‌داری، نیروی انتظامی، شهرداری و... را در کتاب‌های درسی بیاوریم، پس آن سازمان چه وظایفی بر عهده دارند؟ ما فقط می‌توانیم مسائل کلان را بنویسیم و اصول و الفبای آنها را آموزش دهیم. تنظیم کننده : طوفانی

نظر دهید

Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.