برای مادرم ...
ارسال شده در 21 ارديبهشت, 1394 - 10:52.
هو الباقی
مادرم ...
چندین سال بود با بیماری دست و پنجه نرم می کرد، اما با روحیه ای بالا. با آنکه بخشی از ریه برداشته شده بود و چند نوبت شیمی درمانی را تجربه کرد ولی از پای ننشست و به بیماری سرخم نکرد وشکوه ای ننمود . زبانش به شکر باز بود . در این فاصله دو نوبت به زیارت خانه ی خدا و مدینه منوره و ائمه ی بقیع علیهم السلام رفت . از زیارت شهیدان کربلا زاد و توشه گرفت و در زیارت مجدد امام حسین علیه السلام به دل سوزان مادر عباس علیه السلام ،خانم ام البنین اشک ریخت و آرزو کرد دوباره داغ جوان نبیند.