پرسش و پاسخ

فهرست الفبایی موضوعات:
ا     ت     ح     خ     ر     ز     ش     ص     ط     ع     غ     ق     ل     م     ن     ه     و     پ     ک     گ
پرسش پاسخ موضوع
معنای «طمث»
به نام خدا سلام علیکم لطفاً بفرمایید «طمث» در قرآن، روایات و کتاب‌های فقهی به چه معنا است؟ با تشکر ف. علیزاده

باسمه تعالی
سلام علیکم و رحمةالله
آن چنانکه در کتب لغت و برخی کتابهای فقهی آمده است:«طَمْث‏»، به معنای خون حیض و خون بکارت(دوشیزگى)است. «طامث»؛ یعنی حائض. «طَمَثَتْ المرأة»؛ یعنى زن حائض شد.
آنچه از این ریشه در دو آیه قرآن آمده، کنایه‌ای از باکره‌ بودن حوریان بهشتی است: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لاجَان‏»؛ دست هیچ انس و جنّى پیش از ایشان به آنها نرسیده است.
در برخی روایات، از خون حیض نیز تعبیر به «طمث» شده است، زیرا «طمث» علاوه بر خون بکارت، نام دیگر خونى است که پس از بلوغ، به صورت عادت ماهانه، در ایامى خاص از رحم زن بیرون می‌آید.
در بیشتر موارد، کتب فقهی نیز از مشتقات «طمث»، همان معنای حیض را اراده می‌کنند. والله اعلم بالصواب

فقهی
طمث
صحة الوضوء بطلاء الاظافر؟
بسمه تعالی سلام علیکم سیدنا الاستاذ !‎سمعت سماحتکم قلتم: لا بأس بالصلاة بطلاء الاظافر، هل یمکن ان تبینوا ماهورأیکم فی هذه المسألة بشکل عام؟

باسمه تعالی
سلام علیکم
کما قلنا من قبل، ان احدی الشروط لصحة الوضوء هو عدم المانع من وصول الماء الی العضو الذی یجب غسله او مسحه و علیه تجب ازالة کل شیئ یکون مانعاً من وصول الماء الی الاعضاء قبل الوضوء، و علی هذا الاساس فیجب ازالة طلاء الاظافر و الاصباغ التی لها جرم و تمنع من وصول الماء لاعضاء الوضوء، و الا فالوضوء باطل.
و لکنه اذا استفید من هذه الاصباغ أو الطلاء بعد الوضوء فلا بأس بها فی اثناء الصلاة و کذلک اذا کان الصبغ علی اظفار اصابع الارجل فازالة الصبغ عن اصبع من الاصابع کل قدم یکفی ذلک و لا یلزم ازالة الصبغ عن جمیع اصابع الرجلین. والله اعلم

فقهی
نماز خواندن با لاک ناخن
سلام علیکم آیا نماز خواندن با لاک ناخن جایز است؟

باسمه تعالی
سلام علیکم
یکی از شرایط صحیح بودن وضو این است که مانعی از رسیدن آب بر عضوی که باید در وضو شسته یا مسح شود نباشد. بنابراین قبل از وضو باید هر چیزی که مانع رسیدن آب به اعضاء وضو است برطرف شود و از آن رو که لاک ناخن و رنگهایی که دارای جرم هستند مانع رسیدن آب می شوند باید از اعضاء وضو  برطرف شوند و الا وضو باطل است.

ولی اگر بعد از وضو گرفتن از این رنگ ها استفاده کند در نماز اشکالی ندارد. هم چنین اگر لاک روی ناخن انگشتان پا باشد بر طرف کردن لاک یک انگشت از هر پا برای وضو کافی است و لازم نیست لاک همه انگشتان پا برطرف شود. والله اعلم

فقهی
لاک ناخن
قمه زدن
سلام علیکم آیا قمه زدن به عنوان عزاداری امام حسین علیه السلام جایز است؟ و اگر به نظر شما جایز نیست؟! با تشکر رضوانه نجف آبادی

باسمه تعالی
سلام علیکم و رحمةالله
اقامه ی عزا برای سید و سالار شهیدان حسین بن علی علیهماالسلام از افضل اعمال است و بر اساس اخبار وارده ازرسول خدا صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام پاداش و ثواب بیشمار دارد و موجب تقرب الی الله تعالی است. اما عزاداری باید منطبق بر موازین شرع و عقل و موجب عزت اسلام و تشیع و خلاف مصالح امت نباشد.
قمه زدن در سیره و سنت معصومین علیهم السلام مسبوق به سابقه نیست اولاً. همچنین خوف ضرر به نفس و اخافه غیر نیز محتمل است و مغای قاعده لاضرر می باشد، ثانیاً. همچنین حداقل در حال حاضر سبب وهن شریعت می باشد. علاوه بر موارد مذکور حکم حاکم شرع نیز بر عدم جواز آن است، علیهذا اقدام به قمه زنی را جایز نمی دانیم و با اقامه ی عزا به شکل سنتی همانند نوحه خوانی و سینه زنی مأجور خواهید بود. والله اعلم

فقهی
قمه زدن
تشهیر به چه معنایی است؟
با سلام در مباحث قضایی که می گویند مفسدان اقتصادی باید تشهیر شوند به چه معنایی است ؟ با تشکر فروزانفر

باسمه تعالی
سلام علیکم
‎تشهیر یک اصطلاح فقهی و حقوقی است و در لغت به معنای آشکارا کردن و رسوا کردن کسی راگویند.
‎در لغتنامه ی دهخدا آمده است تشهیر یعنی شهرت دادن رسوایی کسی را چنانکه کسی را بر خر سوار کرده بشهر گردانیدن .(به نقل از انندراج و منتهی الارب )
سابقه فقهی تشهیر
در فقه اسلامی برای شش جرم مهم مجازات تشهیر و انتشار اسامی مفسدان پیش بینی‌ شده است. جرم اول در شهادت کذب است. شهادت کذب و دروغ، بار حقوقی و مسئولیتی برای شاهد دارد. آنگونه که شهید ثانی در لمعه آورده است: اگر شاهدی برای قصاص نفس یا قصاص عضو یا دعوای مالی شهادت دهد و سپس از شهادتش رجوع کند یا مشخص شود که شهادتش دروغ بوده، علاوه بر اینکه حکمی که بر مبنای این شهادت داده شده، نقض می‌شود بلکه شاهد کذاب، هم تعزیز می‌شود و هم تشهیر! دلیل چنین حکمی هم برای این است که شاهد دروغگو باید شناخته شود تا دیگر به شهادت او اکتفا نکنند.
جرم دوم، در خصوص جرایم مالی مانند اختلاس و کلاهبرداری و حیف و میل اموال عمومی است که در این مورد علاوه بر رد مال، مجرم تشهیر نیز می‌شود. هنگامی که امیرمومنان حضرت علی علیه السلام از خیانت ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه(حاکم اهواز) نوشت: وقتی که نامه ام به دستت رسید، فورا ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن، به خاطر حقوق مردم، او را زندانی کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتی دارند، بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیر دستت، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. جرم بعدی اجرای حد قذف است، یعنی وقتی مجرم یا مجرمان حریمی را می‌شکنند و تهمت زنا و لواط را به دروغ به مومنی نسبت می‌دهند، حکم آنها باید منتشر شود تا هم از مومنی که آبرویش رو برده‌اند، اعاده حیثیت شود و هم اینگونه مجازات سختی در انتظار قذف‌کنندگان باشد. جرم سرقت مشمول حد و محاربه هم جرایم بعدی هستند که در متون فقهی، به مجازات تشهیر عاملان آن اشاره شده است تا بدینوسیله از وقوع جرایم بعدی پیشگیری شود. آخرین جرمی که در فقه در خصوص آن به تشهیر اشاره شده است، جرم قوّادی(رساندن دو نفر برای زنا یا لواط) است تا مردم بدانند که چنین فردی از چه راهی کسب درآمد داشته تا از او روی گردان شوند. این شش جرم، از جمله مواردی است که در فقه اسلامی و در طول تاریخ، به مجازات تشهیر در آن اشاره شده است.
تشهیر در قوانین موضوعه ی ج. ا. ا

انتشار اسامی مفسدان اقتصادی یا «تشهیر مفسدان» برای اولین بار از سال 85 وارد قوانین موضوعه ایران شد؛ اگرچه موضوع گرداندن و مشهور کردن مفسدان سابقه طولانی در فقه اسلامی دارد و حتی در مواردی مانند شهادت دروغ، سرقت و محاربه، «تشهیر» به عنوان یکی از مجازات‌های این جرایم در نظر گرفته شده است اما در قوانین موضوعه کمتر به این مساله پرداخته شده بود و با تصویب قانون جدید مجازات اسلامی در سال 92، انتشار اسامی مفسدان به عنوان یک مجازات اصلی یا تکمیلی مورد توجه قانون‌گذار قرار گرفته است.

فقهی

Pages

ارسال پرسش

پرسشی که باید پاسخ داده شود.
پرسش کامل را بنویسید.
دریافت پاسخ از طریق پست الکترونیکی
Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.