ماجرای پخش اعلامیه مقابل دبیرستان و بازداشت ۳ روزه
وی ادامه داد: دستگاهها و نهادهای دولتی نیز در آن زمان انقلابی بودند، به عنوان مثال نمیتوان خاطره همافران نیروی هوایی و اعتصابات ادارات دولتی را فراموش کرد.
حجتالاسلام و المسلمین محمدیان افزود: کوچکترین برادرم که 3 سال داشت جلوی کوچه میایستاد و به یکی از بازنشستگان ارتش که گفته میشد دوستدار شاه است، میگفت «باید بگویی مرگ بر شاه تا راه را برایت باز کنم».
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اضافه کرد: از 10 تا 12 سالگی طلبه شده بودم و به بلوغ زودرس فکری و سیاسی رسیده بودم که اینها سبب شد در فعالیتهای انقلاب مداخله کنم.
وی به بیان خاطرهای اشاره کرد و افزود: در تبریز باغی به نام گلستان بود که الان فجر نامیده میشود و دو در از دو میدان داشت؛ برای اینکه هنگام رفتن به دبیرستان فردوسی میانبُر بزنیم از وسط باغ عبور میکردیم و نیروهای حکومت نظامی نیز در آن مستقر بودند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدیان ادامه داد: روزی 100 اعلامیه امام(ره) را تکثیر کرده بودیم و قرار بود در چهارراه شهناز و جلوی دبیرستان پخش کنیم؛ با یکی از دوستان حرکت کردیم که گفت «خوب است اینجا پخش کنیم»، اعلامیهها را به او دادم اما سربازها او را دیدند، او نیز به جای اینکه آنها را پخش یا مخفی کند به من اشاره کرد و گفت «اینها را بگیرید».
وی اضافه کرد: تعدادی از اعلامیهها را پخش کردم اما سربازان متوجه این موضوع شدند و مرا گرفتند؛ به آنها گفتم که من اعلامیه ندارم بلکه آن فرد اعلامیهها را داد و فرار کرد، این در حالی بود که تعدادی از اعلامیهها زیر پیراهنم بود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: پس از دستگیری توسط سربازان، به آنها گفتم دلدرد دارم و باید به دستشویی بروم، وقتی به دستشویی رفتم اعلامیهها را پشت سیفون دستشویی قایم کردم و بیرون آمدم؛ 3 روز بازداشت شدم و شهید قاضی طباطبایی واسطه شد تا آزاد شدم.
وی گفت: این دستگیری نه تنها مانع ادامه فعالیتهای انقلابیام نشد بلکه باعث شد تا با علاقه بیشتر برای کمک به پیروزی انقلاب اسلامی ایران تلاش کنم.
- 5909 مرتبه بازدید
نظرات
سید مرتضی
13 بهمن, 1393 - 19:39
لینک مستقیم
خاطره جالبی بود
کاربر مهمان
19 بهمن, 1395 - 22:43
لینک مستقیم
لطفا خاطرات انقلاب را بگویید
کاربر مهمان
20 بهمن, 1395 - 06:54
لینک مستقیم
انقلاب اسلامی پیش آگاهی از انقلاب جهانی مهدوی
نظر دهید