برای طلاب هم حجره‌ای های خودم ...

بسم الله و بالله و علی ملة رسول‌الله
این متن، نامه نیست، دلنوشته هم نیست شاید بتوان آن را یادداشتی برای دوست هم حجره ای خود نامید، پس: عزیز برادرم ایدّک الله فی الدارین
این متن را بعد از دیدن یک تصویر از گردهمایی شما عزیزان در صحن حرم کریمه‌ی اهل بیت علیهم السلام و علی صاحبها افضل صلوات المصلین نوشتم، هم از آن اجتماع در آن حرم شریف ذوق زده شدم و هم دل نگران. اشتیاق من شاید نیاز به توضیح نداشته باشد چرا که معلوم است؛ چه خوش آن ساعت که با دوستان سحر شد، اما این طولانی مقال در بیان آن نگرانی است. الان چو گنگ خواب دیده ام و شاید هم نتوانسته‌ام دلیل آن را خوب توضیح دهم ولی حتما شما عقلاء را اشارتی کفایت می‌کند.
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکس باید در زیّ خود و کسوت خویش جهاد تبیین را پیگیر باشد.
وظیفه ‌ی اصلی طلبه و روحانی تعلیم و تربیت و تحقیق و تبلیغ است. اگر هر کدام از آقایان روحانیون این وظیفه ‌ی سترگ را به انجام برسانند و درجهاد تبیین بابیان و بنان بکوشند جوهر قلم هایشان با دماء شهدا برابری خواهد کرد. اگر تبلیغ دین و معارف آن بدون ترس از دیگران ،بدون وحشت از گروه فشار و سرزنش ملامتگران فقط برای خدا و پاسداشت ارزشهای الهی باشد حتی مرکب قلم علماء بر خون شهدا رجحان دارد.
رزمنده‌ی میدان جهاد سخت باید لباس نظامی بپوشد، کلاه خود و پوتین و چکمه به تن کند اما آنکه در میدان جهاد نرم است و با اندیشه و روح و روان مخاطب مواجه است، سلاح او لبخند و تواضع و نرمخویی است.حکمت تقسیم کارها در همین است. در خانه‌ی شخصی تربیت مادر به احساس و عاطفه است و تربیت پدر به اقتدار و حکمت و عزت.
هنر روحانیت و دستگاه فرهنگی به این است که بتواند واجب های الهی را تبدیل به معروف کند. در نزد افکار عمومی و مخاطبان واجب ها را دلپذیر سازد. درشت خویی و درشت گویی برای مخاطب خودی جز رماندن و تاراندن ثمری نخواهد داشت.
بله دشمن و بیگانه‌ی شبهه انداز را باید در میدان سخت، نیروهای امنیتی و انتظامی سرکوب کنند و در میدان نرم فرهنگی، حوزه و دانشگاه ،رسانه و منبر با احتجاج و منطق باید پرسشگر و حتی شبهه افکن را مجاب و خاموش سازند.
جابجا کردن این دو و یا سکوت و کناره گیری هر کدام از مسؤولیت خود موجب خسران است. روحانیت باید در فکر نان و لبخند و آرامش و معنویت و قیام به قسط و عدل مردم باشد. دستگاه معنوی و دینی نباید فراموش کند که از شکم گرسنه و نوع مردم فقیر نمی‌توان توقع صلاح و سداد داشت. همانطور که آن طبیب دوّارٌ بطبّه فرمود: ٫٫لولا الخبز ما صمنا و لا صلیّنا ٫٫
همین طور برای سنگرنشینان میدان مبارزه‌ی سخت، فرض است در شناسایی توطئه‌های دشمن و بستن راه های نفوذ آنان شب و روز نشناسد و با دشمن و معاند به شدت و غلظت اما باز هم به عدالت برخورد کند، وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ
به اعتقاد این طلبه‌ی کوچک، حوزه و روحانیت کارهای زمین مانده‌ی فراوانی دارد که هیچکدام از آنها کمتر از پوشیدن لباس جندی حتی برای تحریض نیروهای مؤمن انتظامی و نظامی نیست. امروز صیانت از زیّ طلبگی و حرمت لباس روحانیت در حال منسوخ شدن است.امروز مهجوریت ، قرآن و سنت معصومین علیهم‌السلام را تهدید می‌کند. اقامه‌ی نماز سخت مشکل شده است. پاسخگویی به شبهه‌ها و پرسشهای دینی نسل نو و جوانان حریف می‌طلبد.علیرغم شعار های فراوان به تعبیر رهبری نظام مُدّظلّه در زمینه‌ی عدالت و توسعه کارنامه ‌ی قابل قبولی نداریم. هنوز من طلبه نه در میدان همدلی و نه همزبانی با مخاطبان جوانم به تفاهم کفایت آمیز نرسیده‌ایم! او از ما فاصله می‌گیرد و ما به چشم تردید به او نگاه می‌کنیم! چرا؟
مگر امام علیه‌السلام به ما نفرمودند: ٫٫بادروا اولادکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه٫٫ مگر به ما تأکید نکردند: ٫٫العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس٫٫ چرا برای یک اقدام شایسته این همه لیت و لعل می‌کنیم و کاسه‌ی چه کنم چه کنم در دست می‌چرخانیم؟ غیر از این است که زمان و اهل زمان خود را نمی‌شناسیم و با مقتضیات نسل و عصر ، بسیاری از ما بیگانه‌ایم؟
اگر من و شما حجت اسلام و مسلمین هستیم چرا در جهت مصالح آنی و آتی آنان قیام نمی‌کنیم.
آیا فلسطین و غزه از حوزه ‌ی امت اسلام خارج هستند که بعضی در نوشتن یک متن حمایتی از مظلومان در بند استخاره‌اند و برخی از حوزویان نیز هنوز در باره‌ی هفتاد سال قبل حوزه بحث می‌کنند که آن دوره ترجیح داشت! دوره‌ای که چکمه رضاخانی در حرم عصمت پناه قم آخوند بافقی را با لگد و چوب تمشیت مجروح و محبوس و تبعید کرد. این ها حرمت آن حریم بود؟ بلی از بزرگان کاری بر نمی‌آمد یا تقیه کردند و یا متعذر به عدم وسع و طاقت شدند.
اما به خدا قسم آنانی که امروز به آن دوره می‌نازند اگر آن روزگار هم بودند جزو متقاعدین بودند چرا که سلوک و مماشات این ها با ظلم و انحراف مؤید همین معناست.
ولی نقد ما به قاعدین به این معنا نیست که خود در انجام وظایف حوزوی دچار نقصان نیستیم و در تهذیب ، تربیت و تعلیم و تعلم خود و جهاد تبیینی و تبلیغ خود دچار اشکال نیستیم.
امام صادق فرمودند: ٫٫من ضیّع اثم و من ضیّع الاهمّ ضیّع المهمّ٫٫ بیایید درس‌هایی را که خوانده ایم در بوته‌ی فراموشی نسپاریم. مانند قاعده‌ی الاهم فالاهم ،قاعده تزاحم ،قاعده نفی سبیل.....

نظرات

جناب محمدیان روحانیت از رزم نمی‌هراسد. از لباس جنگی و جندی او نترسید ما همه جا حضور داریم و رزمنده ایم.ترس برای کسانی است که از دشمن می‌ترسند و صدای ترقه هم نشنیده اند.بیایید رزمنده شوید.

سلام علیکم
برادر عزیز ،حتما روحانی واقعی از رزم و جهاد نمی‌هراسد. تاریخ زندگی روحانیون ،شهدای فضیلت را فراموش نکرده است . شهیدان روحانی در سنگرهای مختلف شهادت را استقبال کرده اند. از محراب و منبر تا میدان جنگ و جهاد. اما هر میدانی از نبرد سلاح مخصوص و مهمات ویژه خود را می‌طلبد. حتما شما برادرم که ظاهراً در میدان رزم تبحر دارید میدانید که در رزم شهری مهمات و سلاح جنگ صحرایی و هوایی و دریایی را بکار نمی برند. تاکتیک‌های و راهبردهای جنگ میدانی با کمین های جنگ چریکی یکسان نیست و حتی رزمندگانش نیز متفاوتند!
پس در هر میدان متناسب با آن باید عمل کرد میدان عمل طلبه و دانشجو و روحانی و رسانه و روشنفکر جنگ نرم است نه باتوم به دست گرفتن ،هشیار باشیم به موقع و مناسب انجام وظیفه کنیم.قدمهایتان برای پیمودن راه حق استوار باد.

از شما استاد محترم تشکر می‌کنم لطفاً اگر دستتان به بزرگان حوزه می رسد بگویید اساتید و بزرگان حوزه به فکر استقلال و سلامت اخلاقی و پیشرفت علمی و تربیتیحوزه باشند.فردا دیر است.

واقع بینی و درک شرایط حلقه مفقوده تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها ست. ممنون که شما به این تذکر دادید.

آقای دکتر شما حجره نشین نیستید! شما با حجره نشین ها فرق دارید. شما آپارتمان نشین هستید.

سلام علیکم
آقای زینالی اگر همین فامیلی تان باشد.
بله، متأسفانه من هم آپارتمان نشین هستم.آن هم از بد روزگار که دیگر حیاط خونه ی قدیمی ما در تبریز گیرمان نمی آید و وسعم نیز به خونه تک واحدی حیاط دار نمیرسد.البته دستم از حجره مدرسه طالبیه‌ی تبریز و مدرسه حجتیه و حوض زیبایش نیز کوتاه است. شما اگر حجره نشین هستید با درس و بحث جدی قدر این روزها را بدانید . از ما گذشت شما فرصت را غنیمت بشمارید. البته شاید دوباره برایتان سؤال شود. آپارتمان خانوادگی ما ۱۴۰ متر در خیابان جمالزاده است.جهت اطلاع محض ریا

تعجب است شما ویلا ندارید!راست حسینی شما که یک عمر معاون وزیر و از مقامات بودید ویلا و باغ در شمال و اطراف ندارید؟

یک کلمه ، نه
بود مال شما

Pages

نظر دهید

Plain text

  • Allowed HTML tags: <em> <strong> <cite> <blockquote> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.
Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.