آذرماه، تجلی اقتدار دینی و ملی
جامعۀ دیندار باید جامعهای مقتدر، مستقل و با عزت باشد. خداوند متعال سلطهپذیری و انظلام را بر هیچیک از آحاد بشری، مخصوصاً جامعۀ ایمانی نمیپسندد. مسلمان باید عزت، استقلال و اقتدار داشته باشد. «وَ لَن یَجعَل الله لِلکافرین علیالمؤمنینَ سبیلا»1 خداوند هرگز بر زیان مؤمنان، برای کافران راه تسلطی قرار نداده است.
نه تنها راه نفوذ باید برای کافران بسته بماند، حتی تمایل و تکیه به ستمکاران را نیز جایز نمیشمارد، زیرا پذیرش هر نوع ولایت غیر الهی نه در دنیا و نه در آخرت انجام خوب و فرجام نیکی ندارد. «وَ لا تَرکنُوا اِلَی الّذینَ ظَلمُوا فَتمسّکُمُ النّار وَ ما لکُمْ مِن دونِ اللّه مِن اَولیاء ثُم لاتُنصَرونَ»2 و به کسانی که ستم کردهاند تکیه و تمایل نکنید که آتش دوزخ به شما میرسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.
تحقق بیرونی عزت و استقلال جامعۀ اسلامی منوط به فراهم آوردن پیش شرطهای آن است. یقیناً عدم اتکا به نیروی بیگانه و نفی وابستگی و سلطهپذیری، وجه دیگری نیز دارد که آن تکیه بر نیروهای خودی، یکپارچگی و اقتدار ملی است.
خودی در تعبیر قرآنی و اسلامی، زیستن در یک جغرافیای مشترک نیست و حتی داشتن پیوند خونی و نژادی، عنوان خودی را بهدنبال ندارد. آنچه در حوزۀ دین دو نفر، یا آحاد یک مجموعۀ ایمانی را خودی میکند و خویش را از بیگانه ممتاز مینماید، ایمان و تفکر توحیدی و عمل اسلامی است.
ابولهب با پیامبر اسلام(ص)، پسر نوح با پدر خویش رابطه خونی دارند اما ارتباط ایمانی ندارند که خودی تلقی شوند، اما سلمان فارسی با آنکه از سرزمینی دیگر و نژادی دیگر است، با پیامبر(ص) چنان میآمیزد که لقب «سلمان محمدی» به خود میگیرد و درباره او «سلمان منا اهل البیت» صادر میشود.
ایمان و تفکر در عرصۀ عمل تظاهر و نمود پیدا میکند، رفتارهای فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مبتنی بر آموزههای دینی، نوعی قرابت و همسویی در آحاد جامعه پدید میآورد که تابع هیچ دستورالعمل اداری نیست ولی بهصورت فرهنگی قوی، منسجم و پایدار و پر نفوذ در جامعه ظهور مییابد. بهعنوان مثال تجمعهای مردمی در شبها و روزهای ماه رمضان و یا هیئآت و سوگواریهای ماه محرم و یا جشن و سرور نیمۀ شعبان و یا تبریکها و شادباشها در اعیادی مانند نوروز و غدیر و فطر و قربان نمونههایی از این فرهنگ درونی شده ایمانی و اعتقادی است که حتی مقابلهها و مخالفتها، منعها و تهدیدها نیز نمیتواند آنها را از بین ببرد. این همسویی و همگرایی در رفتار و عمل، پدیدهای به نام عزم و وحدت ملی را پدید میآورد که در بینالملل اسلامی ضامن اقتدار و عزت و استقلال است.
اما گذشته و حال تاریخ نشان میدهد که این اقتدار و عزت و استقلال برای دشمنان و رقبا همیشه قابل تحمل نبوده است و بسیاری از اوقات مورد تهدید و طمع قرار گرفته است. با پیشبینی این نوع عکسالعملها جامعه ایمانی براساس تعالیم دینی ملزم است حصارهای امنیتی و اقدامات بازدارنده بر علیه موجودیت و کیان خود را طراحی و پیشبینی کند.
پرواضح است که حصار امنیتی تنها خندق کنی بر دور مدینۀ جغرافیایی نیست بلکه دیدهبانی و مرزبانی از فکر و عقیده و اندیشه نیز مشمول آن میشود، البته این مرزبانان و دیدهبانان مسلح به فکر و اندیشهاند، شبههها و تردیدها و پرسشها را پاسخ میدهند. آنان با تعالیم علم و دانش، القاء اصول و مبانی اندیشه، حوزۀ فکری و ایمانی را بارور کرده و برج و باروی فرهنگ و تمدن را اوج و ارتقاء میبخشند. این مهم؛ وظیفهای است که بر دوش عالمان و اندیشمندان در کسوت و هیأت حوزویان و دانشگاهیان است. حوزه و دانشگاه دو سنگر حفاظتی از مرزهای ایمان و عقیده و استقلال فرهنگی جامعه اسلامیاند، همچنان که راهبران آحاد جامعه بهسوی پیشرفت و ترقی در شئون مختلف حیات طیبۀ انسانی میباشند. تقویت مراکز حوزوی و دانشگاهی و فعال و پر نشاط بودن این مراکز در عرصۀ پژوهش و تحقیق و پاسخیابی و پاسخگویی به پرسشها و شبههها و آیندهپژوهی موجب تعالی فکری و علمی امت اسلامی خواهد بود.
نکتۀ دیگر مرزبانی و هوشیاری در برابر تهدیدات فیزیکی است. علیرغم اینکه قرن ما، قرن علم و آگاهی و پیشرفتهای شگرف تکنولوژیکی و الکترونیکی نام گرفته، ولی هنوز هم سنگ و چوب و چماق مدرن یعنی موشک و بمب و گلوله حرف اول و آخر سیاستمداران بیمنطق و پرزور است و فراوان جای تأسف است که علم و دانش و تکنولوژی و حتی کشفیات تازه بیولوژیکی نیز تبدیل به سلاح دست چنین افرادی شده است.
در چنین جهانی سادهلوحی است اگر باور کنیم تنها میتوان به عنصر خِرد و اندیشه و راهکار گفتوگو تکیه کرد و اهداف خود را پیش برد.
لازم است به هر آنچه از دشمن فکر تجاوز و تهاجم را دور کند و او را نسبت به عواقب اقدام نابخردانه خویش بیمناک سازد، دست یازید و چنان قوی بود که احتمال در ذهن قدارهبندان عربدهکش نیز نقش نبندد. «وَ اَعِدوا لَهُم مااستطعتم مِن قُوة و مِن رباط الخیل تُرهبون بِهِ عَدوَّاللهِ و عَدوّکم و آخرین من دونهم لا تعلمونُهُم اللهُ و یَعلَمهُم3 و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با این تدارکات، دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگری را جز ایشان که شما نمیشناسیدشان و خدای آنان را میشناسد، بترسانید.»
... و آذرماه آغازی بر این آمادگی است، ـ پنجم آذر روز بسیج و بیست و هفتم آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه ـ امید آنکه در روزهای باقیمانده از ماه محرم، ماه خون و شهادت، قیام و جهاد و پیروزی خون بر شمشیر با الهام گرفتن از آموزشهای انسانساز قیام حسینی جان و اندیشه خود را در فهم ارزشهای الهی این حرکت ماندگار تاریخی برای بازسازی باروی عزت و اقتدار جهان اسلام و نظام جمهوری اسلامی رقم بزنیم.
نه تنها راه نفوذ باید برای کافران بسته بماند، حتی تمایل و تکیه به ستمکاران را نیز جایز نمیشمارد، زیرا پذیرش هر نوع ولایت غیر الهی نه در دنیا و نه در آخرت انجام خوب و فرجام نیکی ندارد. «وَ لا تَرکنُوا اِلَی الّذینَ ظَلمُوا فَتمسّکُمُ النّار وَ ما لکُمْ مِن دونِ اللّه مِن اَولیاء ثُم لاتُنصَرونَ»2 و به کسانی که ستم کردهاند تکیه و تمایل نکنید که آتش دوزخ به شما میرسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.
تحقق بیرونی عزت و استقلال جامعۀ اسلامی منوط به فراهم آوردن پیش شرطهای آن است. یقیناً عدم اتکا به نیروی بیگانه و نفی وابستگی و سلطهپذیری، وجه دیگری نیز دارد که آن تکیه بر نیروهای خودی، یکپارچگی و اقتدار ملی است.
خودی در تعبیر قرآنی و اسلامی، زیستن در یک جغرافیای مشترک نیست و حتی داشتن پیوند خونی و نژادی، عنوان خودی را بهدنبال ندارد. آنچه در حوزۀ دین دو نفر، یا آحاد یک مجموعۀ ایمانی را خودی میکند و خویش را از بیگانه ممتاز مینماید، ایمان و تفکر توحیدی و عمل اسلامی است.
ابولهب با پیامبر اسلام(ص)، پسر نوح با پدر خویش رابطه خونی دارند اما ارتباط ایمانی ندارند که خودی تلقی شوند، اما سلمان فارسی با آنکه از سرزمینی دیگر و نژادی دیگر است، با پیامبر(ص) چنان میآمیزد که لقب «سلمان محمدی» به خود میگیرد و درباره او «سلمان منا اهل البیت» صادر میشود.
ایمان و تفکر در عرصۀ عمل تظاهر و نمود پیدا میکند، رفتارهای فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مبتنی بر آموزههای دینی، نوعی قرابت و همسویی در آحاد جامعه پدید میآورد که تابع هیچ دستورالعمل اداری نیست ولی بهصورت فرهنگی قوی، منسجم و پایدار و پر نفوذ در جامعه ظهور مییابد. بهعنوان مثال تجمعهای مردمی در شبها و روزهای ماه رمضان و یا هیئآت و سوگواریهای ماه محرم و یا جشن و سرور نیمۀ شعبان و یا تبریکها و شادباشها در اعیادی مانند نوروز و غدیر و فطر و قربان نمونههایی از این فرهنگ درونی شده ایمانی و اعتقادی است که حتی مقابلهها و مخالفتها، منعها و تهدیدها نیز نمیتواند آنها را از بین ببرد. این همسویی و همگرایی در رفتار و عمل، پدیدهای به نام عزم و وحدت ملی را پدید میآورد که در بینالملل اسلامی ضامن اقتدار و عزت و استقلال است.
اما گذشته و حال تاریخ نشان میدهد که این اقتدار و عزت و استقلال برای دشمنان و رقبا همیشه قابل تحمل نبوده است و بسیاری از اوقات مورد تهدید و طمع قرار گرفته است. با پیشبینی این نوع عکسالعملها جامعه ایمانی براساس تعالیم دینی ملزم است حصارهای امنیتی و اقدامات بازدارنده بر علیه موجودیت و کیان خود را طراحی و پیشبینی کند.
پرواضح است که حصار امنیتی تنها خندق کنی بر دور مدینۀ جغرافیایی نیست بلکه دیدهبانی و مرزبانی از فکر و عقیده و اندیشه نیز مشمول آن میشود، البته این مرزبانان و دیدهبانان مسلح به فکر و اندیشهاند، شبههها و تردیدها و پرسشها را پاسخ میدهند. آنان با تعالیم علم و دانش، القاء اصول و مبانی اندیشه، حوزۀ فکری و ایمانی را بارور کرده و برج و باروی فرهنگ و تمدن را اوج و ارتقاء میبخشند. این مهم؛ وظیفهای است که بر دوش عالمان و اندیشمندان در کسوت و هیأت حوزویان و دانشگاهیان است. حوزه و دانشگاه دو سنگر حفاظتی از مرزهای ایمان و عقیده و استقلال فرهنگی جامعه اسلامیاند، همچنان که راهبران آحاد جامعه بهسوی پیشرفت و ترقی در شئون مختلف حیات طیبۀ انسانی میباشند. تقویت مراکز حوزوی و دانشگاهی و فعال و پر نشاط بودن این مراکز در عرصۀ پژوهش و تحقیق و پاسخیابی و پاسخگویی به پرسشها و شبههها و آیندهپژوهی موجب تعالی فکری و علمی امت اسلامی خواهد بود.
نکتۀ دیگر مرزبانی و هوشیاری در برابر تهدیدات فیزیکی است. علیرغم اینکه قرن ما، قرن علم و آگاهی و پیشرفتهای شگرف تکنولوژیکی و الکترونیکی نام گرفته، ولی هنوز هم سنگ و چوب و چماق مدرن یعنی موشک و بمب و گلوله حرف اول و آخر سیاستمداران بیمنطق و پرزور است و فراوان جای تأسف است که علم و دانش و تکنولوژی و حتی کشفیات تازه بیولوژیکی نیز تبدیل به سلاح دست چنین افرادی شده است.
در چنین جهانی سادهلوحی است اگر باور کنیم تنها میتوان به عنصر خِرد و اندیشه و راهکار گفتوگو تکیه کرد و اهداف خود را پیش برد.
لازم است به هر آنچه از دشمن فکر تجاوز و تهاجم را دور کند و او را نسبت به عواقب اقدام نابخردانه خویش بیمناک سازد، دست یازید و چنان قوی بود که احتمال در ذهن قدارهبندان عربدهکش نیز نقش نبندد. «وَ اَعِدوا لَهُم مااستطعتم مِن قُوة و مِن رباط الخیل تُرهبون بِهِ عَدوَّاللهِ و عَدوّکم و آخرین من دونهم لا تعلمونُهُم اللهُ و یَعلَمهُم3 و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با این تدارکات، دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگری را جز ایشان که شما نمیشناسیدشان و خدای آنان را میشناسد، بترسانید.»
... و آذرماه آغازی بر این آمادگی است، ـ پنجم آذر روز بسیج و بیست و هفتم آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه ـ امید آنکه در روزهای باقیمانده از ماه محرم، ماه خون و شهادت، قیام و جهاد و پیروزی خون بر شمشیر با الهام گرفتن از آموزشهای انسانساز قیام حسینی جان و اندیشه خود را در فهم ارزشهای الهی این حرکت ماندگار تاریخی برای بازسازی باروی عزت و اقتدار جهان اسلام و نظام جمهوری اسلامی رقم بزنیم.
1. نساء / 141
2. هود/113
3. انفال / 60
- روزنوشتها
- 5592 مرتبه بازدید
نظرات
أبوبي
17 آذر, 1392 - 23:18
لینک مستقیم
استاد محمدیان عزیز چرا در
استاد محمدیان عزیز چرا در یادداشت خود اشاره ای به روز دانشجو نکرده اید؟ ای کاش نسبت به این حادثه مهم نیز مى پرداختید.
خيري
26 آذر, 1392 - 00:27
لینک مستقیم
تشکر از تحلیل واقع بینانه و هشدار دهنده ی استاد
استاد محمدیان، من از تحلیل واقع بینانه و هشدار دهنده شما بسیار استفاده کردم ،واقعیت امروز دنیای ما این است اگر ملتی ضعیف باشد و نتواند از آرمانها و ارزشهای خود دفاع کند طعمه قدرتهای بزرگ می شود ، امروز واقعیت میدانی سوریه همین را نشان میدهد ، ماجرای گفت و گوهای هسته ای ما شاهد و گواه بد عهدی أمریکا و هم پیمانان اوست . باید همراه با اقتدار فرهنگی ،اقتدار علمی ، اقتصادی ودفاعی خود را بالا ببریم تا دندان طمع دشمن کند شود.
نظر دهید