بارآوری نسل فکور
اشاره
در جریان دیدار حجتالاسلام دکتر محمدیان، معاون محترم وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی از بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، وی برای دقایقی میهمان مدیر سالن ناشران آموزشی در آن حضور داشتند، سخنانی بین میهمان و میزبانان محترم رد و بدل شد که با اندکی ویرایش در این گزارش آمده است. محمدیان در این نشست از ناشران خواست خودشان نقش فعالتری در نظارت بر انتشار کتابهای آموزشی بازی کنند و ناشران نیز خواستند پیرامون کتابهای آموزشی گفتو گوهای دقیقتری در سازمان صورت پذیرد و سخنان ناشران در این زمینه شنیده شود تا راه برای همدلی و همراهی بیشتر گشوده شود.
آموزشوپرورش متعلق به همه است
حجتالاسلام دکتر محمدیان:
آموزشوپرورش برای انجام مأموریتهای خود نیازمند مشارکت و همراهی همه صاحبنظران و کسانی است که خدمت آموزشی ارائه میدهند. شاید این نکته را قبلاً هم در اختتامیه جشنواره کتابهای آموزشی از من شنیده باشید که«ما به ناشران کتابهای آموزشی، به چشم رفقای خود نگاه میکنیم نه رقبای خود». البته ممکن است میزان رفاقت و همراهی برخی از آنها نسبت به ما کمتر و برخی بیشتر باشد. اما در هر حال دوست داریم«دست در دست هم دهیم به مهر/ میهن خویش را کنیم آباد!»
گاهی البته برخی اهداف زودگذر و کوتاهمدت با اهداف بلندمدت آموزشی و تربیتی مشخص شده جابهجا میشوند. الان یکی از خبرنگاران از من سؤال میکرد که پذیرش استانداردهای شما موجب میشود ناشران خوب در تولید کتابهایشان دچار زحمت بیشتری شوند و به عکس ناشرانی که نسبت به این استانداردها بی توجهی می کنند، محصولاتشان را با سهولت بیشتری عرضه نمایند.
من گفتم البته این بحث درستی است و مثال زدم که این کار شبیه به لباس دستدوز و سری دوز را ممکن است با کمترین زحمت، در چین تولید کرده باشند و فرستاده باشند اینجا که معلوم نیست اجزایش مناسب اندام خریدار باشد یا نباشد. برخی سری دوزند. این مربوط به بازار پوشاک است. مستحضرید که حوزه تعلیم و تربیت، نیازمند دقت و حساسیت و حوصله بالاست؛ جای خاتمکاری و میناگری است. ما انتظار داریم که بزرگان نشر آموزش-مانند همین انجمن فرهنگی ناشران آموزشی-مراقبت کنند که حرمت این حریم رعایت شود.
بچهها را به فکر نکردن عادت ندهیم
سؤالهای چهار گزینهای با پاسخهای آماده ممکن است مشتریانی در بین دانشآموزان و معلمان داشته باشد، اما در صورت عادت کرده به این شیوهها، آینده بچههایی که حافظهمحور و پختهخوار تربیت شدهاند و نسلی که یاد نگرفته است فکر کند و مسئلههایش را حل کند، چه میشود؟ این پختهخواری در آموزش،سرایت میکند به پختهخواری در عالم سیاست و اقتصاد و تجارت. همه یاد گرفتهاند دنبال غذای آماده و بدون زحمت باشند؛ چون ما حل مسئله را به آنها یاد ندادهایم. گاه در جلسهای مسئلهای طرح میشود تا جمع تصمیمگیری کند. برخی به جای اظهارنظر کارشناسی، خودشان را با این جمله راحت میکنند که آقا اجازه بدهید ببینیم نظام چه میگوید! معنای این جملات آن است که ما تنبلیم و نمی خواهیم یا نمی توانیم نسبت به مسئله فکر و به وظیفه خود عمل کنیم؛ می خواهیم کسی حرفی بزند و تکلیف را از گردن خود برداریم. من میگویم آقا منظورتان از نظام، رهبر و رئیسجمهور است؟ خب تصمیمگیری در این کار که وظیفه رهبر یا رئیسجمهور یا مسئولان بالادستی نیست. وظیفه من و شماست تا با فکر کردن و کار کارشناسی و در صورت نیاز، اجرای آزمایشی، تصمیم مناسب را اتخاذ کنیم و مسئولیت تصمیم خودمان را هم بهعهده بگیریم. وقتی ما به وظیفه خودمان در موضوعی مثل آموزش زبان عمل نمی کنیم، طوری میشود که رهبری وارد میدان می شود و می فرماید:«آقا شما بیست و دو سال قبل(سال ۷۲) تصویب کردید و سال ۸۱ هم تکمیل کردید که برنامه آموزش زبان دوم، شامل پنج زبان باشد. بیست سال قبل تصویب کردهاین، اما کسی کار نکرده که در هر یک از این زبانها چه تعداد دانشآموز باید آموزش ببیند و چه تعداد معلم باید برای آنها تربیت شود. هیچ کاری نکردهایم» و حالا که رهبری صحبت کردهاند، مسئولیت را میاندازیم گردن رهبر و می گوییم آقا این طوری فرمودند. این روحیه از همین نکتههای آموزشی به ظاهر کم اهمیت نشئت می گیرد.
اهداف تربیتی با افزایش مهارت تستزنی محقق نمی شود
نشر«الف» یا«ب» که باید فرایند یاددهی و یادگیری را تسهیل کند، عمق ببخشد، توسعه بدهد، مفاهیم مدنیتساز و موج افکن را زیاد کند و به خلاقیت دانشآموز دامن بزند، میگوید شما لازم نیست زحمت بکشید و به پاسخ سؤالها فکر کنید! این ده تا سؤال مثلاً سؤالهای درس دوم مثلاً مطالعات اجتماعی هم این است. بعد هم انتظار داریم که از بین این دانشآموزان ابوعلی سینا بیرون بیاید! معلمی هم ممکن است بهخاطر مشغلهها و گرفتاری هایی که دارد، شب قبل به جای آماده کردن طرح درس و مطالعه، همین کتاب را ورق بزند و همینها را سر کلاس به شاگردانش بگوید. به عبارت دیگر سواد معلم و دانشآموز یکی است. چه کسی میتواند در این مسیر به آموزشو پرورش کمک کند؟ بخشی از طریق برنامهریزی خود آموزشو پرورش محقق شدنی است و بخشی با کمک شما ناشران. لذا در این زمینه حتماً دست نیاز بهسوی شما دراز میکنیم و حتماً از شما میخواهیم که به میدان بیایید. شاید این رویکرد قدری از درآمد سالانه فلان مؤسسه بکاهد، اما به این ترتیب نسلی بارمیآید که هزینههای کشور را در عرصههای دیگر کم میکند.
زمانی که من در شورای عالی بودم، مسئولان یکی از مؤسسههای آموزشی آمدند پیش ما. می گفتند شما بچهها را یک هفته در اختیار ما بگذارید تا ما چنان فنون و مهارت تست زدن را به آنها آموزش بدهیم که همه در کنکور دارای رتبههای سه رقمی باشند. اما آیا واقعاً این سواد و دانش و تربیت است؟ آموزش مهارت تست زدن، آیا می تواند اهداف تربیتی طراحی شده برای دوره مثلاً متوسطه را محقق کند؟
البته اذعان باید کرد برخی سیاستهای آموزشوپرورش هم به این فضا دامن می زند و تب کنکور را به پایههای پایینتر هم تسری میدهد: مثل برگزاری آزمون ورود ی برای مدارس نمونه دولتی،استعدادهای درخشان و مانند این.
آموزش و پرورش متعلق به من نیست؛ متعلق به همه هست. شما هم بچهها را دوست دارید و دلتان هم کمتر از من برای کشورتان و سرزمینتان نمی سوزد؛ مسلمان هم هستید. بیایید دست بهدست هم بدهیم و خدمتی به این سرزمین و این بچهها بکنیم و خدای ناکرده ناخواسته به آنها ضرر نزنیم. اگر پیشنهادی دارید، من استفاده میکنم.
دیوار فاصلهها را فرو بریزیم
هامون سبطی ، مدیر نشر دریافت (مدیر مسئول در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی):
ناشران آموزشی کشور، حقیقتاً عیار بالایی دارند و از توانمندی های علمی و آموزشی زیادی برخوردارند و توانمندی آنها منحصر به حوزه اقتصاد نیست.
سال گذشته ما شاید بیش از بیست نشست علمی تشکیل دادیم که در برخی از آنها اتفاقهای خوبی رخ داد. ما در این نشستها با مؤلفان کتابهای درسی گفتوگو کردیم. امسال هم که سازمان پژوهش افتخار داده و غرفهاش را در کنار ما برپا کرده و امکان دیگری برای تعامل بیشتر فراهم آورده است.
نکتهای که من می خواهم بر آن انگشت بگذارم این است که هر صنف، از جمله ناشران کتابهای آموزشی، در واقع یک طیف است. ممکن است از بهترین ناشران که دغدغه آموزش و فرهنگ دارند، در این طیف حضور داشته باشند تا ناشرانی که شاید قدری جنبه اقتصادی کارشان پررنگتر است. من فکر میکنم ناخواسته، روی آن بخش کمتر شایسته این صنف تمرکز صورت گرفته است و آن را به عنوان کتاب مناسب و برگزیده اعلام می کنید، کمتر مورد توجه قرار داشته است. و به نظر می رسد برای نزدیک شده ناشران به آن سر شایستهتر طیف، نمیتوان از نیروی قهریه بهره گرفت. ما باید همفکری و همدلی بیشتری داشته باشیم تا این دیوار بین ما فرو بریزد.
ناشران بر کار ناشران نظارت کنند
حجتالاسلام دکتر محمدیان : به نظر ما بهتر است کار نظارت بر ناشران و کتابهای آموزشی، در وهله اول به دست خود ناشران انجام شود که هدف اولشان اغلب کار فرهنگی و در وحله بعد، اقتصادی است. اگر یک هیئت منصفه از خود ناشران-مثل همین انجمن فرهنگی ناشران-بر کار آنها نظارت داشته باشد و در صورت نیاز تذکر لازم را به همکاران خود بدهد، کار خیلی بهتر میشود.
واقعاً این کار چه جایی دارد که ناشری کتاب درسی را –که سه هزار تومان قیمت دارد-بدون هیچ تلاشی برای یادگیری بهتر، کپی کند و جلدی را روی آن بچسباند و با پاسخهای آماده، به قیمت بیست هزار تومان بفروشد و ادعا هم داشته باشد که کارش در مسیر توسعه فرهنگ است! من به این ناشر گفتم مگر آموزشوپرورش خودش نمی تواند کتابهای درسی را به این شکل چاپ کند و در اختیار دانشآموزان بگذرد؟ ولی هدف ما این است که دانشآموز خودش با دست خودش و قلم خودش پاسخها را بنویسد؛ در این فضایی که همهچیز او را دور میکند از نوشتن، عادت کند به نوشتن.
و جالب این است که ناشر مذکور در صفحه اول کتاب نوشته است حق چاپ و نشر انحصاراً در اختیار ناشر است و اگر کسی کپی برداری کند چنین و چنان خواهد کرد! با این ناشر، قبل از من، شما باید برخورد کنید. این موضوع را ناشران با سابقهتر باید به او تذکر بدهند که خلاف کرده است و نباید دیگر مرتکب چنین اشتباهی شود و برای ما هم بنویسند که ما به این موضوع رسیدگی کردیم و ناشر قول داده است دیگر اشتباهش را تکرار نکند تا من هم مجبور نباشم برای حفظ حقوق مادی و معنوی سازمان به دادگاه شکایت ببرم.
- 1758 مرتبه بازدید
نظر دهید