برخی از زیرنظامهای سند تحول هنوز مصوب و ابلاغ نشده است
استاد اجازه دهید اولین سؤال ما دربارۀ تعلیم و تربیت و مشخصاً دربارۀ آموزش و پرورش باشد. بهنظر میرسد علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری و اهمیت جایگاه تعلیم و تربیت و ضرورت تحول در آن در جهت دستیابی به اهداف متعالی نظام تعلیم و تربیت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، هنوز اقدامات بایسته انجام نشده است و هنوز هم هر روز به بهانههای مختلف صحبت از تهیه نقشه راه میشود، پس آنچه تا به حال اتفاق افتاده چه بوده است؟ یعنی تا به حال بدون سند و نقشه راه تغییرات انجام شده است؟
محمدیان: همانطور که خود میدانید نظام آموزش و پرورش در ایران، همانند سایر نظامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی پیش از انقلاب اسلامی وارداتی و مغایر با فرهنگ و سابقۀ دینی و اعتقادی ملت ما بوده است. الگوی چنین نظام آموزشی مبتنی بر فلسفۀ بیگانه از هویت اسلامی و ایرانی طراحی شده بود. علاوه بر آن حتی برخلاف کشورهای غربی که این نظام از آنجا اخذ شده بود، پا به پای تغییرات و پیشرفتهای اجتماعی، صنعتی، تکنولوژی، تغییر پیدا نکرده بود و بوی کهنگی از آن بلند بود. محصول آموزشی آن، تولید آدمهای مدرک دار بی صلاحیت حرفهای و محصول تربیتی آن، دلباختگان غربی بود که هنوز هم که هنوز است و از انقلاب اسلامی بیش از سه دهه میگذرد آثار رسوبی آن در فکر و اندیشه و عمل تحصیلکردگان ما به چشم میخورد و ادامۀ آن در دانشگاهها و مؤسسات و مراکز آموزش عالی بیش از همه جا ریشه دوانده است. البته انقلاب اسلامی یک جهش و موتاسیون فکری در نسل انقلابی ایجاد کرد و نفس امام (ره) یک بازسازی فرهنگی و تربیتی در نسل انقلابی ایجاد کرده که هنوز هم ما از آن سفره ارتزاق میکنیم. فلذا برای تداوم و استمرار چنین دکترینی باید سامانۀ تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش کشور مبتنی بر نظریۀ اسلامی تعلیم و تربیت شکل گیرد. این مطلب نزدیک به ده سال قبل در ملاقات معلمان با مقام معظم رهبری مطرح شد و ایشان بر آن صحه گذاشتند و طی فرمایشات مبسوطی تحول در آموزش و پرورش را مطالبه کردند. البته در دولت آقای خاتمی که میل سندنویسی ملی شدت گرفته بود، مقرر شده بود سند ملی آموزش و پرورش تدوین شود اما حدود دو سال به تأخیر افتاد چون قبلاً مقرر شده بود سازمان مدیریت و برنامهریزی عهدهدار این مهم شود و لی بعد از یک سال بعد به شورای عالی آموزش و پرورش محول شد و از آن به بعد نیز برخی جلسات تشکیل و گروهی برای این کار تعیین شدند ولی عملاً کارها زیاد پیش نرفت و شاید هم بهدلیل سالهای منتهی به پایان دولت بود، مسئولان وقت دل و دماغ پیگیری را نداشتند و یا فکر میکردند دولت بعدی انجام دهد بهتر است. البته در سال اول دولت آقای احمدینژاد نیز خیلی کار پیش نرفت ولی بعد از آن شدت و شتاب گرفت و بالاخره در سال پایانی دولت نهم سند تصویب و ابلاغ شد.
البته اینکه میگوئید نقشه راه، درست است. من نیز معتقدم برخی از زیرنظامهای تعلیم و تربیت هنوز مصوب و ابلاغ نشده است، اما آنچه از برنامه درسی ملی بهعنوان زیر نظام اصلی آموزش و پرورش در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است نقشه راه تولید محتوا است. البته برخی کارها انجام شده است و برخی در این سالها با سلیقههای افراد مواجه شده است و به اعتقاد من متأسفانه، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نه شورای عالی آموزش و پرورش به وظایف نظارتی و هدایتی خود اقدام نکردهاند. اما وقتی قانونی برای اجرا ابلاغ میشود و اجرا آن با شدت و قدرت کلید میخورد نمیتوان دیگر قطار راه افتاده را نگه داشت باید در حین حرکت مراقبت کرد از ریل پیشبینی شده خارج نشود.
اما آنچه در حوزۀ تولید محتوا اتفاق افتاده باید بگویم در حد میسور و ممکن با رعایت برنامه درسی ملی و بهصورت قانونی اقدام شده است.
با عرض معذرت، یعنی شما اجرا را از هر عیب و نقصی مبرا میدانید؟ و یا آنچه شایع است نسبت به اجرای سند تحول علاقهای نیست، را قبول ندارید.
نه، هرگز چنین ادعایی ندارم. آنچه که انجام شده است بی عیب و نقص است، عرض من این است آنچه اتفاق افتاده قانونی است. ولی در همین اجرای قانون مواردی پیشبینی شده است و یا الزام شده است که به آنها بهخوبی توجه نشده است.
ولی ارادۀ مدیریت ارشد آموزش و پرورش معطوف به عملیاتی کردن سند است یا نه؟ باید بگویم هیچکس ادعای نپرداختن به سند را ندارد بلکه همه مدعی هستند که میخواهند سند را عملیاتی کنند فلذا بسیاری از مسئولان چه در دولت قبل و چه در حال حاضر انبوه اقدامات و بخشنامهها را مُصدّر به ذکر نام سند و یا در راستای تحول معرفی میکنند.
ببخشید این مطلب دلیل این نمیشود که سند اجرایی میشود مثلاً در زمان آقای دکتر حاجیبابایی طرحهایی مانند بیمۀ طلایی یا مدارس ورزش، قرآن و یا گسترش سمپاد و ادغام ساختارهای ستاد همه را در راستای سند معرفی میکردند، امروز نیز از اجرای سند فقط دو سال است به تهیه نقشه راه اشاره میشود، اینکه تحول نشد.
البته بنده هیچکدام از این امور را که شمردید اقدام تحولی نمیدانم بلکه اینها امور جاریه هستند البته بعضی از این امور میتواند زمینهساز و مهیا کننده شرایط تحولی باشد. اما این اموری که میشمارم از جمله راهکارهای اجرایی سند تحول است که برخی از آنها شکل گرفته است.
1ـ اهتمام به تدوین زیرنظامهای آموزشی و آموزش و پرورش؛ 2ـ ترویج فرهنگ پژوهش؛ 3ـ ایجاد دانشگاه فرهنگیان برای تربیت نیروی انسانی شایسته؛ 4ـ تولید محتوای جدید آموزشی، تربیتی؛ 5ـ اجرای سیاست تولید محتوای متنوع و رسانه های آموزشی جدید؛ 6ـ تولید ادبیات جدید در اسناد و متون آموزشی و تربیتی کشور و حتی بینالمللی
حاجآقا، اینها که اولاً تمام نشده اند، ثانیاً برخی از اینها در همین گام اول زمینگیر شدهاند مثل دانشگاه فرهنگیان بعد هم، اینها نیز بدون سند تحول نیز میتوانست اجرایی شود.
قبول دارم، تحول یک امر دفعی نیست بلکه یک امر تدریجی و مستمر است. اساساً نمیتوان یک نهادی که متجاوز از صد سال بر پاشنۀ فلسفی غیر ایرانی و غیر اسلامی چرخیده است و یا حداقل در این 60 سال اخیر بهعنوان یک دستگاه مصرفی قلمداد شده است. یکباره رویکرد و اهداف و روشهای آن را تغییر و حتی نوسازی کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش خیلی کار شده است اما آنچه باید بهصورت اساسی اتفاق بیافتد نگاه جدید به اهداف و غایت آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش ما از فقدان یک نگاه توحیدی رنج میبُرد و میبَرد هنوز هم تربیت شهروند براساس الگوی ارزشهای غربی در متون اجتماعی و انسانی موج میزند و در عرصۀ علوم تجربی نیز نگاه غیر توحیدی است و در بسیاری از متنها علت فاعلی و غایی غایبند و تفسیر از جهان هستی با نگاه مادی انجام میپذیرد، نظریه داروینی حتی به ساحت علوم اجتماعی نیز سرایت کرده است، تغییر اینها به یک پارادایم جدید نیازمند فرصت، تربیت نیرو و تولید اندیشه است.
در این اسناد دستیابی به مراتبی از حیات طیبه با رویکرد شکوفایی فطرت، ارتقاء و تعمیق تفکر، ایمان، علم، عمل و اخلاق در ارتباط با خود، خدا، خلق و خلقت هدف گرفته شده است این یک ادبیات جدید در برنامه درسی است. البته ما کار سختی را در پیش داریم، بخشی از این ادبیات دستگاه تعلیم و تربیت در اسناد بالادستی همچون مهندسی فرهنگی کشور و نقشۀ علمی و حتی سیاستهای کلی بازتاب یافته است. اما باید حوزه و دانشگاه تولید علم کنند. علم دینی، علم توحیدی را باید حوزه و دانشگاه تولید کند اینهمه دانشگاه و مدرسه و پژوهشگاه حوزوی و دانشگاهی باید اهتمام کنند که برای آموزش و پرورش عقبه مطمئن علمی باشند.
آقای دکتر محمدیان شما با سابقهای که دارید، موانع سر راه پیشرفت آموزش و پرورش و یا اجرای سند تحول را در چه میبینید؟
من پیشتر از این نیز گفتهام، با اصل تحول در آموزش و پرورش چند گروه عدم موافقت داشتهاند و یا مخالفند.
1ـ بقایای تفکر خسروانی و یا سلطنتی، آنها دوست ندارند مبانی فکری و فلسفی آموزش و پرورش اسلامی شود. فلذا در مقاطع مختلف با جریانسازی در موضوعاتی مانند تاریخ باستان، تاریخ معاصر، ادبیات و هنر و شایعه پراکنی و شبههافکنیهای فرهنگی و حتی جعل میخواهند بر بنیادهای تعلیم و تربیت اسلامی بتازند و برخی اوقات نیز عوامفریبی میکنند و گاهی جریان رسانهای ناآگاه نیز آنها را پشتیبانی میکند.
2ـ تفکر لیبرال دمکراسی، این جریان نیز با نظریۀ اسلامی تعلیم و تربیت مخالفند و با طرح ایدئولوژیک ساختن آموزش و پرورش بر سند تحول و یا اسناد بالادستی حوزه فرهنگ و آموزش و علم هجمه میکنند البته آنچه خود تا به حال ارائه کرده اند و یا حداقل از آنها دیده شده است تحمیل ایدئولوژیک ارزشهای غربی با روشهای جبری و دیکتاتور مآبانه است. سومین گروه کسانی هستند که طرفدار اسلام بدون حکومت یا اسلام بدون ولایت فقیه هستند نمونۀ عینی آنها نحلۀ فکری وابسته به انجمن حجتیه و یا متأثر از این جریان فکری است. متأسفانه الان هر سه گروه در کشور دارای مدارسی هستند که بهصورت غیردولتی (غیرانتفاعی) سابق مجوز دارند و اداره میشوند.
اما هماکنون که این سند تصویب شده و ابلاغ شده است نیز چند خطر آن را تهدید میکند. اولین خطر، تحریف است. تحریف دربارۀ همۀ متون اصیل یک خطر جدی است، تحریف در قانون نیز امکانپذیر است لذا شما میبینید برای جلوگیری از تحریف قانون اساسی و یا تحمیل بر آن، شورای نگهبان پیشبینی شده است. امروز این سند را تحریف از یکسو و از طرف دیگر تحمیل و تضعیف تهدید میکند. تحمیل هم به این معنا که افراد علائق و سلایق خود را به این سند تحمیل کنند و بگویند این اقدامات در راستای سند است بخشی از این نوع اقدامات را دوستمان در آن پرسش اول با عبارت در راستای سند برشمردند.
خطر دیگر نیز ضعیف سند است یعنی یک بخش از سند اجرایی و بخش دیگری از آن تعطیل شود و یا کامل اجرایی نشود. همین است که مقام معظم رهبری حداقل سه نوبت این موضوع را تذکر دادهاند، یک بار فرمودند بند بند این سند باید اجرایی شود و یا امسال تأکید داشتند مراقبت شود که با این سند گزینشی برخورد نشود و شبیه این معنا.
حاج آقا اجازه میدهید، اندکی ذائقه سؤالها را عوض کنیم و من یک سؤال متفاوت بپرسم؟
بفرمائید، اندکی هم من حرف تازه از شما بشنوم و یاد بگیرم. تا به حال احساسم این بود که با همکاران فرهنگی و معلم صحبت میکنم.
البته حاجآقا اگر معلمها بودند، حتماً سؤالهای معیشتی نیز مطرح میکردند و از طرح رتبهبندی میپرسیدند ولی سؤال دربارۀ برجام است، شما بهعنوان یک دولتمرد، آیندۀ برجام و یا فرجام برجام را چگونه میبینید؟ آیا غربیها، مشخصاً امریکاییها به تعهدات خود پایبند خواهند بود؟
ببینید دوستان، آنچه امروز بهعنوان "برجام" بهعنوان دستاورد دوازده ساله مذاکره مطرح است، نتیجۀ پایداری، مقاومت، عقلانیت و هوشیاری و بالاتر از همه یکپارچگی ملت و رهبری نظام در برابر تهدید و فشار و تحریم یکپارچه غربیها است. میخواهم صریحاً بگویم، سالها قبل وقتی باب مذاکره با غربیها باز شد عنوان گفت و گوها، گفتگوی انتقادی بود یعنی آنها هر کدامشان مطالبهگرانه از سیاستهای اصولی ما انتقاد میکردند و در پایان هر گفت و گو یک بیانیه انتقادی از وضع حقوق بشر و حقوق زنان و دمکراسی، صلح و تروریسم صادر میکردند. مایی که در مورد هر کدام از این موضوعات صد دفتر حرف داشتیم و خود آسیبدیدۀ عملکرد غربیها و یا گروهها و کشورهای مورد حمایت آنها بودیم.
آنها آن روزها علاقه نشان نمیدادند و این حق را قائل نبودند که در میز مذاکره با حق مساوی و همانند هم بنشینند یعنی میخواستند آنها طاقچه بالا بنشینند و ما سر پا و رو به بالا به آنها نگاه بکنیم. انقلاب اسلامی علیرغم تهدیدها و فشارها و تحمیلها و تحریمها به این ادبیات استکباری تمکین کرد و از لابلای سنگلاخها راه خود را یافت و پیامش در بین ملتها پژواک یافت، طرفداران خود را یافت و نفوذ معنوی خود را گسترش داد. امروز مذاکرات ما یک در برابر 6 بود یعنی منطق یک رأی باید آنقدر قوی باشد تا شعبدهبازیهای 6 کشور پرزور و زر را علنی کند و از سوی دیگر آوردههای روی میزش به اندازهای باشد که طرف مقابل گزینههایش را در برابر آن بی اثر ببینند. انصافاً امریکاییها راست میگفتند همه گزینههایشان روی میز بود حتی گزینۀ نظامی، اما مشت جمهوری اسلامی نیز خالی و باز نبود. مشت ما هم پُر بود و پُر است آنها فهمیدند که منطقِ "زدی ضربتی، ضربتی نوش کن" منطق اسلامی و ایرانی است.
شما ببینید اگر سربازان گمنام یا پاسداران انقلاب آقای جیسون رضائیان را در تور خود نداشتند زندانیان ایرانی با چه کسی عوض میشود مگر آقایان نمیگفتند جیسون روزنامه نگار است پس چرا حاضر شدند در حد یک جاسوس برای او بها بپردازند؟
سایر امور نیز چنین است. حال از این مطالب میخواهم این نتیجه را بگیرم که فرجام برجام، بر دستان پر توان و مشتهای پر ما از اطلاعات و امکانات جمهوری اسلامی و هوشیاری و پایداری ملت و تدبیر و اعتماد به نفس دولت و فرمانبری همه از رهبری تکیه دارد.
امریکاییها و غربیها حتماً دبّه خواهند کرد چون نقض عهد و پیمان بهصورت ژنتیک در اخلاق دولتمردان آنها نهادینه شده است و دیگر اینکه آنها برای آیندهشان لازم است گاهی الدرم بلدرم هم بکنند اما مردم ما میوۀ استقلال و آزادی و پیشرفت و ایمان خود را نباید با عدس و پیاز و سیر و سرکۀ آنها عوض کنند هرچند امپراطوری رسانهای غرب چهرۀ ترش و تلخ دولتهای خود را بزک کنند. پس منافع برجام با نحوۀ رفتار ملی ما بستگی خواهد داشت.
یعنی شما قائل به منافع برجام هستید، اینهمه امتیازی که ما دادیم، چه گرفتیم؟
ببینید دوستان، مذاکرات از این دست هیچوقت بر مدل برد و باخت نمیتواند پیش برود. بلکه در این مذاکرات منافع طرفین مطرح است. اما تغییر هژمونی قدرت و به رسمیت شناخته شدن قدرت جمهوری اسلامی و صحنهگردانی و کارگردانی آن در این مذاکرات، پیروزی خارج از اراده و ناخوشایند غربیهاست.
آنها نمیتوانند کتمان کنند که همۀ کشورهای صاحب رأی وتو و مؤثر اقتصادی و سیاسی در دنیای امروز یک طرف ایستادند و جمهوری اسلامی در یک طرف و بالاخره تحریمهای ظالمانه و قرارهای ناعادلانه خود را حسب فشار و پایداری جمهوری اسلامی لغو یا تعلیق کردند. البته برای آنها غیرقابل قبول بود و شاید اصلاً نمیتوانستند بدون دستاورد از پشت میز مذاکره بلند شوند باید در چهارچوب یک توافقنامه ای به دنیا میگفتند جمهوری اسلامی ایران نیز این تعهدات را پذیرفته و یا از این مواضع کوتاه آمده است. البته تعبیر ما نرمش قهرمانانه است برای دستیابی به یک هدف و یا مصلحت بزرگتر در گوشۀ دیگری از میدان بازی.
اما منافع نیز بر آن مترتب است: 1ـ به رسمیت شناخته شدن و تثبیت حق جمهوری اسلامی در استفاده از فناوریهای هستهای. 2ـ به رسمیت شناخته شدن معنویت جمهوری اسلامی در باشگاه هستهای دنیا و حق فروش اورانیوم غنی شده از آب سنگین. 3ـ مسدود شدن پرونده هستهای در آژانس. 4ـ رفع محدودیتهای بانکی و بیمهای. 5ـ رفع معاملات و تجارت بینالمللی که اینها بخشی از آثار مثبت برجام میتواند باشد.
ببخشید آقای دکتر، شما نیز خیلی خوشبینانه نگاه میکنید به قول آقای لاریجانی در چند سال قبل درّ غلطان میدهیم برای آبنبات چوبی؟ چه چیزی در مقابل چه چیزی؟
روحیۀ دانشجویی اقتضا میکند پر شور باشید و من بسیار از این روحیه لذت میبرم و سعی میکنم و کردهام که من نیز روحیه طلبگی و دانشجویی را در خود حفظ کنم. حق با شماست، باید توجه کرد چه چیزی داده ایم و چه چیزی گرفتهایم. من سربسته میگویم، ما عزت، رسمیت، عقلانیت را به همراه فرصت گرفتهایم و آنها نیز از ما تأخیر نه تعطیل، آتش بس نه صلح و پز دیپلمات کردن جمهوری اسلامی به امید نفوذ از این دریچه را کسب کردهاند.
اما حتماً مردم ما با تدابیر هوشمندانه مقام معظم رهبری و اطاعت و انقیادی که دولت از خود نشان خواهد داد منفذهای نفوذ را خواهد بست و دولت دینی و انقلابی ایران را هرگز نخواهد توانست به دولت لیبرال و سکولار مبدل کند و حتماً باید مواظبت کرد که برخی از بابت رفع این تحریم منتدار غربیها نشوند، پیروزی خود را مدیون مقاومت و پایداری ملت و فرزندان غیرتمند خود در عرصۀ علمی و دفاعی هستیم.
با عرض شرمندگی با این پیش درآمدی که اتفاق افتاده، شما از انتخابات مجلس و خبرگان آینده احساس نگرانی ندارید؟ فکر نمیکنید یکی از راههای نفوذ همینجا باشد و آمریکاییها مترصد فرصت هستند؟
متوجه پیشدرآمد نمیشوم ولی بنده از انتخابات مجلس و خبرگان نیز احساس نگرانی ندارم و یقین دارم که مردم با حضور پرشور، حضور آگاهانه خود یک حماسۀ دیگر رقم خواهند زد البته دشمن همیشه در پی نفوذ است و جایگاه مجلس شورا و مجلس خبرگان جایگاه پر اهمیتی است و حتماً دشمن اگر بتواند میخواهد در این مراکز نفوذی داشته باشد و سابقۀ جمهوری اسلامی نیز این را نشان میدهد. اما دستگاههای نظارتی باید مراقب باشند و مردم خود مراقبتر از آنان و صد البته جریان خروشان انقلاب همیشه نفوذیها را پس زده است، نفوذ در رأس دولت مانند بنیصدر، نفوذ در میان کابینه، نفوذ در مجلس، نفوذ در مرجعیت، همه محتمل است ولی ما باید هوشیار و مراقب باشیم اما جریان کلی انقلاب و انتخابات بر استحکام ارکان آن خواهد افزود.
آیا شما با این روش احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، چه در مجلس شورا و چه خبرگان موافقید؟ آیا احراز اجتهاد باید حتماً با امتحان باشد؟
البته میشود روشهای دیگری نیز برای احراز صلاحیت متصور شد ولی حالا آنچه در کشور ما شکل قانونی گرفته است همین است که متولیان امور اجرا میکنند و باید به آن احترام گذاشت. اما احراز اجتهاد در مورد خبرگان جزو شرایط لازم است. چون خبرگان مجلس فقها است. فقاهت پایه اصلی این مجلس است، اما شورای نگهبان این فقاهت را چگونه باید احراز کند باز میتوان روشهای متنوعی را تصور کرد. اما الان حسب قانون مصوب خود مجلس خبرگان، شورای نگهبان به اجرای آن موظف است. این است که این اجتهاد را شورای نگهبان باید احراز کند. روش احراز آقایان یا امتحان است، یا داشتن حکم یا تأییدیه مبنی بر اجتهاد داوطلب از سوی مقام معظم رهبری و یا مباحثات علمی داوطلبان که آقایان فقهای شورای نگهبان را مطمئن کند.
اما اینکه اجازه اجتهاد سایر مراجع یا رساله و نگارش علمی داوطلبان و بحث و درس آنان که مفید شیاع بر اجتهاد آنان باشد طریقهای است متداول در حوزههای علمیه، شاید این امر بتواند در مجلس خبرگان در اصلاح قوانین و مقررات انتخابات خبرگان مورد تجدید نظر و یا صحه باشد. ولی الان باید در آستانۀ انتخابات به آنچه قانون است عمل کرد.
خود آقایان شورای نگهبان داوطلب انتخابات خبرگان هستند نسبت به صلاحیت آنان چه کسی باید نظر بدهد؟ مخصوصاً که رقابت میکنند.
شورای نگهبان مورد تأیید رهبری هستند هم به لحاظ صلاحیت فقاهت و هم به لحاظ صلاحیت سیاسی، حقوقی که صیانت از قانون اساسی را بر عهده دارند و ظاهراً هم خود آقایان وقتی دربارۀ هرکدام از اعضای موجود که داوطلب هستند مذاکره میکنند، فرد داوطلب جلسه را ترک میکند. اما بهنظر نمیرسد که این امر اشکال جدی به نحوۀ بررسی صلاحیتها وارد کند.
آیا فکر نمیکنید باید در خبرگان فقهای جوان حضور داشته باشند؟ آیا همه فقهای موجود مثلاً 20 سال قبل مگر سنشان چقدر بوده که امروز جوانها نمیآیند و برای مثال خود شما چرا داوطلب نشدید؟
همانطور که عرض کردم شرط لازم حضور در این مجلس فقاهت است ولی شرط کافی نیست از جمله آنها صلاحیت شناسایی و تشخیص رهبر آینده از میان واجدان شرایط و یا فقهای در مظان رهبری بمانند مدیریت، تدبیر، زمان شناسی و ... لذا جوان یا پیر بودن ملاک اصلی نیست هرچند بزرگان قوم واجبالاحترام هستند و بر وزانت مجلس میافزایند اما من هم معتقدم فقهای جوان نیز در عرصۀ مباحث حکومتی باید امکان حضور پیدا کنند و تدبر و تفقه داشته باشند اما از سوی دیگر نیز معتقدم داوطلب مجلس خبرگان باید یک عقبه اجتماعی علمی و حوزوی داشته باشد تا رأی و نظر او علاوه بر مشروعیت، مقبولیت نیز بتواند پیدا کند. داوطلب شدن خود افراد را به تنهایی خیلی نمیپسندم باید این نامزدها را عمدتاً حوزه و جریانهای علمایی و فحول علمی و مجامع علمی و یا علمای بلاد معرفی نمایند.
خاطرهای یادم افتاد مرحوم آیتالله خاتمی امام جمعه و نمایندۀ امام در یزد بعد از آیتالله صدوقی شهید محراب وقتی کاندیدای خبرگان شده بودند، در تلویزیون که برای صحبت انتخاباتی آمده بودند، فرموده بودند: آقایان از من خواستند اسم بنویسم، گفتند برای اسلام و انقلاب خوب است، اگر شما هم اینچنین تشخیص میدهید رأی بدهید والسلام. منصب مرجعیت، افتاء یا خبرگان پست دنیایی نیست که لذت داشته باشد و یا بخواهد با آن تشخّص پیدا کند یک مسئولیت شرعی و دینی است اگر واجد شرایط بود و مردم اقبال کردند باید بهعنوان تکلیف به آن تن دهد، خداوند هم انشاءالله کمک میکند و اگر مردم رأی ندادند و یا سراغش نیامدند باید خدا را شاکر باشد که از آن مسئولیت سنگین معاف شده است.
آیا شما شورای رهبری را قبول دارید؟ امروز خیلی در اینباره صحبت میشود.
من خسته شدم، شما خسته نشدید؟ اجازه بدهید در این جلسه این آخرین سؤال باشد. امیدوارم حالا حالاها فرصت برای این گفت و گوها باشد.
حاج آقا درباره دروس معارف هم سؤال داریم.
انشاءالله برای بعد. ولی موضوع شورای رهبری. بنده در امور مسلمین به شورا معتقدم. به نصّ "و امرهم شوری بینهم" و یا "شاورهم فیالامر" اما در امارت مسلمین قائل به شورا نیستم چون امارت اتخاذ تصمیم است و امر به اجرا است. لذا مشورت در امور جایز بلکه لازم است اما ابلاغ و اعلام تصمیم با امیر مسلمین است "فاذا عزمت فتوکل علی الله". و دلایل عقلی و نقلی فراوان در کتاب و سنت وجود دارد. امامت شیعه در پویۀ تاریخ نیز اینچنین بوده است، همزمان بودن چند امام در یک زمان. امامت امت به عهدۀ یکی از آنان بوده است نه شورای آنها و در دورۀ غیبت صغری نیز نیابت خاص واحد بوده است و در غیبت کبری نیز اگر فقیه مبسوطالید باشد اطاعت از او بهعنوان حاکم بر دیگر فقها نیز لازم است و در امارت و ولایت شورا شکل نمیگیرد.
از حوصله و صبر شما متشکرم، انشاءالله موفق باشید، نماز اول وقت و تلاوت قرآن و ذکر و توسل و مراعات فضایل اخلاقی و احتراز از رذایل اهتمام جدی همه ما باشد.
بفضله و منه
- 7518 مرتبه بازدید
نظرات
ساغري
4 بهمن, 1394 - 20:52
لینک مستقیم
مصاحبه ی روشنگرانه ای است!
کاربر مهمان
4 بهمن, 1394 - 20:56
لینک مستقیم
عنوان مصاحبه و سوتییتر ، مناسب انتخاب نشده است
تي تي
4 بهمن, 1394 - 22:28
لینک مستقیم
انتخابات مجلس و خبرگان
محمد
6 بهمن, 1394 - 19:43
لینک مستقیم
انتخابات مجلس و خبرگان چشم طمع دشمنان را کور خواهد کرد!
علي
10 بهمن, 1394 - 19:37
لینک مستقیم
محمد بزار تی تی به همین خیال چند روزی خوش باشد
نظر دهید