عدالت‌خواهی عقلانی و انتظار عاشقانه

با عدالت‌خواهی عقلانی لحظۀ ظهور نزدیک‌تر می‌شود

مقدمه
به بهانه آغاز یکهزار و صد و هفتاد و پنجمین سال امامت حضرت حجت امام عصر اروحنا فداه متن مصاحبۀ استاد دکتر محی‌الدین بهرام محمدیان که در سال 1383 در روزنامۀ رسالت منتشر شده بود، مجدداً جهت بهره‌برداری خوانندگان منتشر می‌شود، با یادآوری این نکته که دیدگاه‌های استاد به‌عنوان یک ارزشمند دینی و صاحب‌نظر مسایل فرهنگی، اجتماعی در یک دهۀ قبل هنوز هم ناظر به مسایل امروزین جامعۀ ماست.‹مدیریت سایت›

 

آقای دکتر به‌عنوان سؤال بفرمایید به اعتقاد شما انتظار راستین چگونه حاصل می‌شود؟
انتظار، همان حال درونی است که در هر منتظری ایجاد می‌شود و موضوع آن هر امری است که منتظر، حصول آن را می‌خواهد و به تعبیری منتظر با حال انتظار خود نسبت به وضعیت موجود و وضع آخر خود راضی نیست، به لحاظ درونی به آن معترض است و در بیرون خویش با تلاش و آمادگی در صدد تحقق و به‌دست آوردن آن چیزی است که انتظار آن را می‌کشد. به‌عنوان مثال بیماری که انتظار بهبودی می‌کشد یا پدری که در انتظار بازگشت فرزند خود از سفر است از بیماری و فراق فرزند ناراحتند و برای وضع بهتری می‌کوشند. از سوی دیگر حال و وضع منتظر نسبت مستقیم با متعلق انتظار و بصیرت او نسبت به منتظَر دارد. به عبارتی هرچه متعلق انتظار بزرگتر و مهمتر باشد و شخص منتظر نسبت به موضوع انتظار دارای بصیرت باشد، آن وقت شیدایی و شوریدگی منتظر دیدنی خواهد بود. بنابراین برای انتظار واقعی که بافهم و بصیرت همراه است آثاری مترتب است که در غیر آن وجود ندارد. کسی که منتظر حقیقی است برای پایان یافتن انتظار و به سر رسیدن آن تلاش می‌کند. زیرا پایان انتظار منوط به حصول شرایطی است و او تلاش می‌کند که آن شرایط را فراهم کند.
لذا در باب انتظار حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف نیز، کسانی که منتظر ظهور مصلح هستند و انتظار می‌کشند تا یک شخصیت قدسی و آسمانی ظهور کند و عدالت و صلح و سعادتمندی را برای بشر تأمین کند، یقیناً آنچه را که شرط ظهور این مصلح است و آن مُصلح در ظهور خویش آن را تعقیب و پیگیری خواهد کرد و بدان اقدام خواهد نمود، باید فراهم کنند و بدان آماده باشند تا آن ظهور رخ بدهد.
بنابراین مسألۀ انتظار حکومت حق و عدالت و ظهور و قیام مهدی علیه‌السلام و اروحنا فداه مرکب از دو عنصر است، و یا دو وجه وجود دارد. عُنصر نفی و عنصر اثبات.
عنصر نفی همان بیگانگی و اعتراض به وضع موجود و عنصر اثبات یعنی خواستن وضع مطلوب‌ و بهتر. اگر این دو جنبه در روح انسان به‌صورت ریشه‌دار حلول کند سرچشمۀ دو رشته اعمال دامنه‌دار خواهد بود.
با ملاحظۀ همین معنا، در روایات زیادی که ویژگی‌های یاران آن حضرت را بیان کرده‌اند، مواردی را مشاهده می‌کنیم که تأکید بر آمادگی معنوی و روحی و همچنین آمادگی‌های ظاهری و مادی می‌کنند. در همین معنا انتظار بر یک آماده‌باش کامل تعبیر می‌شود.

کسی که در انتظار موعود است باید همواره متوجه این امر باشد که باید قبل از هر چیز تحولی در روح او ایجاد شود. همچنین محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی فکری است، نظر شما در این‌باره چیست؟
همان‌طور که ذکر شد، منتظر باید شرایطی را برای خود فراهم کند که حصول این شرایط آثار روحی مثبت و ارتقای کمال و تعمیق معرفت را در پی داشته باشد.
منتظر باید اندیشه و بینش خود را بالا ببرد و استعدادهای مادی و توانایی‌های ظاهری خویش را نیز وسعت بخشد. یعنی این‌چنین نیست که فقط به آمادگی‌های روحی اکتفاء شود. در برخی از روایات که از ائمه علیهم‌السلام به ما رسیده است افرادی که به حضور آن بزرگواران می‌رسیدند و اظهار می‌کردند که ما در انتظار فرج هستیم، پاسخ می‌شنیدند که باید چند چیز را آماده و فراهم کنند. از آن جمله سلاح و وصیت‌نامه. ما معمولاً در گذشته، در عرف عامه، این مطلب را بیشتر می‌شنیدیم که مؤمن باید موقع خوابیدن دو چیز را زیر سر و بالش خود آماده داشته باشد، سلاح و وصیت‌نامه. این حاکی از آن است که مؤمن واقعی همیشه آمادۀ جهاد و شهادت است. بنابراین، وقتی کسی منتظر مُصلح است و آن مُصلح مسلّح نیز خواهد بود، نتیجۀ طبیعی این مقدمه این خواهد بود که این منتظر باید به لحاظ جسمی، روحی و ایمانی و اعتقادی با آن مصلح سنخیت لازم را داشته باشد تا بتواند در رکاب مصلح کل با کافران بجنگد. به عبارتی عزم اصلاحگری داشته باشد، کسی که عزم اصلاحگری نداشته باشد، اگر فرد خوبی نیز باشد، تنها صالح منزوی است.
چنین شخصی باید دارای بصیرت باشد. قرآن کریم پیروی انبیاء را از روی بصیرت خواسته است و پیروان انبیاء را افراد بابصیرت معرف کرده است که شمشیرشان را با بصیرت حمل کرده‌اند.
بنابراین اگر مطلب را خلاصه کنم این خواهد بود که منتظر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باید علاوه بر اینکه دارای اعتقاد و ایمان و روحیه معنوی است، سلاح خود را براساس بصیرت و بینش به‌کار می‌گیرد. چنین شخصی باید توانمند باشد، کسی که اهل سِلاح است باید شادابی روحی و سلامت جسمی نیز داشته باشد. منتظران واقعی نباید علیل و ناتوان و ضعیف باشند و باید انسان‌های آماده‌ای باشند که بتوانند به هنگام رزم و جهاد با تمام قوا سلاح خود را در دست بفشارند و دوردست‌های سپاه دشمن را هدف بگیرند و در میدان نبرد پای استوار دارند و از انبوه دشمن دلشان نلرزد و پای‌‌شان نلغزد. جهاد نمونۀ فعلی و عملی از حج است. حج‌‌گذاران نمونۀ بالقوه‌ای از آمادگان برای جهاد هستند. زیرا در حج کسانی حضور می‌یابند که دارای معرفت، استطاعت مالی، جسمی و قدرت تصمیم‌گیری باشند. و در میدان جهاد و آن هم جهادی که باید در رکاب مصلح کل صورت بگیرد باید منتظران دارای معرفت، توانمندی علمی، معنوی و توانایی جسمی و آمادگی رزمی در سطح بالا باشند.
همان‌طور که پیشتر عرض شد، انتظار یعنی آماده‌باش کامل. بنابراین من اگر ظالم و ستمگر باشم چگونه می‌توانم در انتظار کسی باشم که طعمۀ شمشیرش ستمگران خواهد بود؟! من اگر آلوده و ناپاک باشم چگونه می‌توانم منتظر انقلابی باشم که شعلۀ اول آن دامن ناپاکان را می‌گیرد؟!
بنابراین، هر منتظری باید همواره متناسب با نتیجه و هدفی که از آن انتظار حاصل می‌شود، آمادگی پیدا کند. منتظر آمدن یک مسافر عادی از سفر، منتظر بازگشت یک دوست بسیار عزیز و باغبان و کشاورز منتظری که انتظار چیدن میوه یا درو کردن مزرعۀ خود را دارند، هر کدام یک نوع آمادگی و امکانی را فراهم می‌کنند. منتظر مسافر، خانه را آماده می‌کند و وسایل پذیرایی را فراهم می‌آورد ولی کشاورز ابزار درو و داس و کمباین... اما آن کسانی که در انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی هستند که جهان را متحول خواهد کرد و حوزۀ قیام و اصلاح‌گری او نیز در یک شهر و کشور و منطقه بلکه کل جهان خواهد بود، چه باید بکنند؟
آدم‌هایی که منتظر چنین مصلحی هستند باید خود را به مرحلۀ آمادگی کامل برسانند. این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که در آغاز ظهور، اصلاحگری چندین‌سال طول خواهد کشید و این‌گونه نخواهد بود که همه چیز یک شبه اصلاح شود. جهاد همراه خود حصر اقتصادی، نظامی، دشواری‌های مرتبط با آن همچون مجروح شدن، نقص عضو، از دست دادن عزیزان و... را دارد. پس افرادی که در رکاب آن حضرت به‌ویژه به‌عنوان رزمندگان پیش‌تاز و پیشگام قرار می‌گیرند باید آمادگی لازم را داشته باشند تا بتوانند همۀ این‌ها را تحمل کنند. البته به دنبال آن حاکمیت مهدوی مستقر خواهد شد که فقر و فساد و بی‌عدالتی و ظلم و جهل و نادانی و مظاهر تباهی و آلودگی در آن وجود نخواهد داشت.

به مسأله فساد اشاره کردید سؤال دیگر ما این است هنگامی که فساد فراگیر می‌شود اکثریت را به آلودگی می‌کشاند. گاهی افراد پاک در یک بن‌بست سخت روانی قرار می‌گیرند و تلاش برای پاک نگاه‌داشتن خویش را بیهوده تلقی می‌کنند. شما چه راهکاری را برای این‌گونه افراد پیشنهاد می‌کنید؟
بسیاری از افراد نسبت به دنیا اقبال دارند و به همین میزان از آخرت روی برمی‌گردانند. اگر آدمی در عالم مادی غوطه‌ور شود شفافیت روحی خود را از دست می‌دهد و کثافت روح او را فرامی‌گیرد و منجر به این می‌شود که انسان آن شفافیت را که در پرتو رحمانیت است از دست بدهد. گاهی در منکرات، فحشا و آلودگی‌ها آن‌چنان غرق می‌شود که احساس ناراحتی نمی‌کند و تصور می‌کند همه زندگی همین است.
مثل آن بیماری می‌شود که تمام وجودش را ویروس فراگرفته و سلول‌های بدنش را احاطه کرده باشد. آن بیمار دیگر احساس ناراحتی نمی‌کند و دردی برای او متصور نیست و شرایط برای او عادی تلقی می‌شود و گمان می‌کند زندگی همین است. اما اگر سلسله اعصاب او بیدار باشد وقتی درد وارد می‌شود آن اعصاب یک رفلکس‌هایی را می‌دهد که او متوجه می‌شود بخشی از بدنش دچار مشکل شده است لذا خداوند نسخه‌ای برای بشریت پیچیده است که شبانه‌روز با ذکر و مناجات، روح خود را تطهیر کند. انسان با نماز شبانه می‌تواند کفاره آلودگی خود را بپردازد و روح را پاک کند. در این شرایط افراد می‌توانند پاک زندگی کنند. نهایتاً خودشان را از بستر زندگی روزمره بیرون بکشند ولی منزوی نشوند. اسلام رهبانیت و گوشه‌گیری را نهی کرده و به‌جای رهبانیت جهاد و تلاش در راه خدا را توصیه کرده است. جهاد مراحل و مراتب مختلفی دارد و مقدمه آن رعایت تقوا می‌باشد و تقوا یعنی دامن برچیدن از آلودگی‌ها و ناپاکی‌ها. در دوره انتظار که امکان آلوده شدن زیاد است از انجام کارهای خیر نباید غفلت کرد زیرا بزرگان توصیه کرده‌اند دعا زیاد خوانده شود. این همه که در دعای ندبه می‌خوانیم کجاست، کجاست؟ یعنی آن که مظهر خوبی‌هاست کجاست؟ به هر حال برای خوب بودن و خوب ماندن باید متوسل به اهل بیت(ع) و دعاهای مختلف شد.

بعضاً سؤال می‌شود که در زمان غیبت کبری، غایب بودن حضرت بیشتر به نفع جامعه است یا شرفیابی به حضور ایشان؟
یقیناً اینکه اگر انسان یار را ببیند بهتر است اما انتظار یک دوره آمادگی است و انسان اگر بلوغ هر چیز را پیدا نکند و به آن حقیقت دست پیدا نکند شاید قدرشناس نباشد همچنان که یازده امام معصوم در میان مردم بودند و مردم قدر آنان را نشناختند و این نعمت را از کف به رایگان دادند بنابراین باید دید که ما از انتظار و شرفیاب شدن چگونه استفاده می‌کنیم. تقدیر خدا این‌گونه تعلق گرفته است که یک دوره غیبت صغرا و به دنبال آن غیبت کبرایش آید تا انسان به‌صورت آرام از حالت جهل خارج شود و این زمان به میزانی طولانی است که اگر هر کس ساخته نشد دیگر همه حجت‌ها بر او تمام شده است چون در روایت هست که پس از ظهور هر کس اظهار دینداری کند بی‌نتیجه است. دیگر عذر بی‌خبر بودن، بدون اطلاع بودن و... پذیرفته نخواهد بود و این را هم اضافه کنم که با امام‌ زمان(عج) بودن، در کنار ولی خدا بودن، سعادتمندی انسان را تضمین می‌کند و بدون وی بودن عین در ظلمت به‌سر بردن است. لذا وجود مقدس بقیه‌الله در روایت اسلامی همانند آفتاب پشت ابر ترسیم شده است یعنی خورشید پشت ابر بودن باعث نمی‌شود ما در تاریکی و ظلمت باشیم. روشنایی و حرارت به ما می‌رسد، حیات در وجود ما جاری است و جسم ما منجمد نمی‌شود، شریان وجودی ما خالی از خون نیست.

جناب محمدیان! در اخبار داریم که هنگام ظهور همه بدعت‌هایی که در دین و شریعت به‌وجود آمده توسط حضرت از بین می‌رود. اگر ممکن است چند نمونه از آن‌ها را بیان کنید؛
حضرت احیاگر اسلام ناب است. در دعای عهد می‌خوانیم که خدایا با ظهور حضرت حجت(عج) سرزمین‌ها را زنده کن، سنت‌های درست الهی را احیا کن و آنچه که کژی و سستی ایجاد شده ریشه‌کن بفرما.
در زمان حضرت هیچ بدعتی به‌وجود نمی‌آید بلکه بدعت‌های به‌وجود آمده از بین می‌رود. بدعت‌هایی که رنگ سنت به خود گرفته‌اند اما با ارایه اسلام حقیقی مشخص می‌شود که این‌ها بدعت می‌باشد. مرحوم فیض کاشانی عبارتی دارد خطاب به امت اسلامی که چنین می‌فرماید! شما لباسهایتان قارونی است، فرش‌هایتان جالوتی است، خانه‌هایتان فرعونی است، زرق و برق زندگی شما آن‌چنان است و... عزاها و عروسی‌هایتان شیطانی است.
پس کدام رفتار شما محمدی(ص) است، بسیاری از بدعت‌ها در تار و پود زندگی ما نفوذ کرده، شاید به همین دلیل است که آخرین سنگرهای مقاومت در برابر حضرت پایگاه‌های دینی است. برخی از علمای دین هستند که مقابل حضرت صف‌آرایی می‌کنند در حالی که همین علمای دین خود را شاقول و شاخص‌ دین‌داری و دین‌مداری می‌دانند. اما حضرت می‌فرماید شما اشتباه می‌کنید. یقیناً مساجدی را که همانند مساجد ضرار هستند حضرت خراب می‌کند، تخریب مسجد برای خیلی‌ها گران تمام می‌شود اما، حضرت آن‌ها را تخریب خواهد کرد چون اساس این‌گونه مساجد بر تقوا بنا نشده است.
بسیاری از سنت‌هایی را که ما امروزه داریم خراب و ویران می‌کند. رسم و رسوم‌ بدعت‌آمیز و خرافه را که در دین ایجاد شده نابود می‌کند.
در کجای اسلام آمده شمع روشن کنیم؟ کجای دین ما توصیه شده نخ و قفل بزنیم؟ در کجای شریعت آمده درب مسجد را فلان شب بزنیم؟ نمک نذر کنیم؟ و... این چیزهایی است که به اسلام نسبت داده شده و هنگامی که امام می‌آید و این مقدس‌مآبی‌ها را ویران می‌کند صاحبان این دکان‌ها ناراحت خواهند شد.
با ظهور حضرت مهدی(عج)، حج عمره ما تغییر خواهد کرد. نظام مالکیت و نظام و ارتباط کاری را برهم خواهد زد و سیطره کمیت را از بین می‌برد. طبق روایات برج‌های بلند را خراب می‌کند و کمیت‌گرایی را در زندگی از بین می‌برد زیرا که ما مفتون کمیت‌ها هستیم. اگر نماز هم می‌خوانیم به نماز با کیفیت توجه نداریم بلکه به دنبال خواندن هزار رکعت نماز هستیم. حج هم که می‌رویم به همین شکل است. حج مقبول را از یاد برده‌ایم و لذا سؤال می‌کنیم فلانی چند تا حج رفته است. اگر انفاق می‌کنیم به رقم درشت و صفرهای مقابل عدد توجه می‌شود، اینها نمونه‌هایی است که حضرت پس از ظهور آن‌ها را از بین خواهد برد.
امروز بشر واژه‌هایی مانند ستم را عدالت، کشتار را تلاش برای آزادی، زندانی کردن افراد را تأمین امنیت و ... وارونه تفسیر می‌کنند. هنگامی که امام ظهور نماید همه اینها به جایگاه واقعی خود باز خواهد گشت و آن وقت است که در حکومت آن حضرت آزادی واقعی، عدالت حقیقی، صلح به معنای واقعی و... ایجاد می‌شود.
آنچه که امروز در جهان و منطقه رخ می‌دهد برای آن است که ما آمادگی لازم را برای ظهور پیدا کنیم، هرچه عدالت‌خواهی عقلانی در نسل کنونی دنیا بیشتر شود، امکان ظهور بیشتر خواهد شد. البته ما قایل به این نیستیم که تاریخ به‌صورت جبری پیش می‌رود. تاریخ قانونمند است و در این تاریخ نقش و اراده انسانی نادیده گرفته نمی‌شود و از همه مهمتر اراده الهی تاریخ‌ساز می‌باشد. در آستانه حمله آمریکا به عراق یک اجماع جهانی بر محکوم کردن آمریکا رخ داد. این خوب است ولی کافی نیست اگر حس طبیعی و عادی شد و به آن عادت کردیم نتیجه نخواهد داد، جهان باید نسبت به ظلم، عقلانیت پیدا کند و تنفر عقلانی در او ایجاد شود نه تنفر احساسی، امروزه بشر در ارتباط با جنایت‌های رخ داده احساسش تحریک می‌شود، اگر عقل او هم این جنایات را محکوم کند، لحظه ظهور نزدیک‌تر می‌شود.

مصاحبه با آقای باباخانیان ـ روزنامه رسالت شماره 5380 مورخ 12 شهریور 1383

نظرات

از انتشار مجدد اين مصاحبه متشكرم اگر در آرشيو از مباحث وجود دارد منتشر كنيد .سپاسگزارم

بسیار بحث جالبی بود ،مناسب است برای مقابله باجریانهای خرافی و انحرافی كه با طرز تفكر انجمن حجتیه میخواهند موضوع مهدویت را مطرح میكنند این نوع بحثها ادامه داشته باشد

با سلام استاد ارجمند ضمن تشكر اين مباحث را ادامه دهيد

عدالت را اگر مردم آگاهانه درك ودریافت نكنند آخر سر جزو قاسطین میشوند ویا مانند مارقین با رای خود آنرا می سنجند و برامام خود می شورند ویا درمیانه راه عدالت را با منافع خود در تضاد می بینند و با امام نقض پیمان می كنند.ای خدا به ما درك واقعی عدالت را عنایت فرما.آمین

عدالت ارزش ثابت و مستقلی است بايد بعنوان يك معیار حتی در قانونگذاری و تشریع نيز مورد توجه قرار داد

اللهم عجل لوليك الفرج واجعلنا من اعوانه وانصاره اللهم بلغه منا السلام واردد علينا منه السلام

میلاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ،آن منجی دادگستر بر همه مستضعفان عالم به ویژه منتظران عدل و صلح جهانی مبارکباد

ولادت خجسته ی امام عصر أرواحنا فداه منجی بشریت و پیشوای عدالت گستر را به حضور تمام منتظران تبریک می گویم.

سلام بر مهدی ، سلام بر صلح ، سلام بر عدالت وسلام بر عاشقان مهدی از تلاطم اوضاع و احوال کواکب و جو و زمین و داعش و القاعده و جیش الظلم و.... باک به خود راه ندهید که این همه بشارت آمدن اوست. همچنان که خشکیدن دریاچه ساوه و خاموش شدن آتشکده فارس و شکسته شدن ایوان مدائن بشارت آمدن آخرین پیامبران صلی الله علیه و آله بود.

ای مهدی ، ای مصلح کل ، ای عدالت مجسم تو کجایی ؟ تا صلح و عدالت را همانند پیامبر تعریف کنی و چون علی به جان انسانها بچشانی.

میلاد مهدی موعود بر منتظران مبارکباد

نظر دهید

Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.