به معلم‌ها اعتماد کنیم

اشاره: تحول و تغییر در نظام آموزشی امری اجتناب‌ناپذیر است چرا که هر روز نیازهای جامعه دچار دگرگونی شده و این تحولات به سرعت در حال انجام است سئوال اینجاست؛ آیا سرعت تغییرات در نظام آموزشی ما متناسب با تغییرات جهانی و نیازهای جامعه بوده یا خیر؟ اگر به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار اردیبهشت ماه امسال با فرهنگیان دقیق شویم می بینیم که یکی از دغدغه‌های ایشان تحول در نظام آموزشی است؛ در این راستا به سراغ رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش رفتیم تا از کم و کیف برنامه های آموزش و پرورش در این خصوص باخبر شویم آنچه در ادامه می آید گفتگویی است با حجت الاسلام دکتر محمدیان که امید است پاسخگوی سئوالات خوانندگان عزیز باشد.

نگاه: جمع بندی شما از سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع فرهنگیان در اردیبهشت امسال چیست؟
دیدار معلمان با مقام معظم رهبری فرصتی مغتنم و یک میقات سالانه است که از فرمایشات ایشان استفاده می کنیم، رهنمودهای مقام معظم رهبری چند تا فراز داشت که بخشی مربوط است به خود معلمان، جایگاه معلم، شخصیت معلم و بخشی از آنها ناظر به دستگاه تعلیم و تربیت بود و بخش دیگری مربوط به دستگاه های پشتیبانی کننده از نهاد تعلیم وتربیت است. حق مطلب در مورد معلمان همان است که فرمودند، ما باید به معلمان به دیده ی یک مرجع علمی فکری و فرهنگی نگاه کنیم و معلم ها می‌توانند با توسعه ی مفاهیم تمدن ساز پیامدهای بسیار اثرگذاری را در رفتار دانش آموزان، سلوک فردی و اجتماعی دانش آموزان وفی المجموع درآینده ی فکری فرهنگی کشور بگذارند، و این مرجعیت فکری فرهنگی باید تقویت شود و بخشی از این تقویت در دست خود معلمان است. مانند سلوک فردی، سلوک اجتماعی و سلوک علمی آن ها و بخش دیگر از نهادهای بیرونی باید سرچشمه بگیرد. آنچه این مرجعیت را تقویت میکند ارتقای منزلت اجتماعی است و منزلت اجتماعی معلم حاصلی از صلاحیت های حرفه ای و اخلاقی معلم است هرچه دانش حرفه‌ای معلم بالا و سلوک تربیتی آن مناسب باشد منزلت معلم بالاست. نکته دیگر در منزلت اجتماعی توجه به نظام معیشتی معلم است. معلم باید فارغ‌البال و فارغ‌الفکر باشد و خودش را برای تعلیم و تربیت ممحض کند و اشتغالات و دغدغه خاطر دیگری نداشته باشد و یا اینکه شغل دیگری را انتخاب نکند که با اصل معلمی مغایرت داشته باشد. چون شغل های دیگر گاهی از اوقات عنوان معلمی را تحت‌الشعاع قرار می دهد. یک آقا معلم و خانم معلم را با یک عنوان دیگری و یا عنوان ثانوی معرفی می کنند که این خوب نیست و البته این قسمت را دستگاه‌های سیاست گذار و نهادهای بودجه‌ای باید به آن توجه کنند واین فرصت و فراغ را برای معلمان ما فراهم کنند .نکته دیگری که در این قسمت مهم است، دلسوزی و علاقمندی معلم نسبت به کار خودش است که معمولا در بین معلمان ما وجود دارد و رهبر معظم انقلاب نسبت به نجابت معلمی نکاتی را یادآوری کردند و باز دوباره هشدار دادند مواظبت شود این نجابت مورد سوءاستفاده دیگران قرار نگیرد و آغشته و آلوده به اغراض سیاسی دیگران نشود. نکته دیگری که ایشان در باب برنامه تعلیم و تربیت یادآور شدند مربوط به هزینه ساخت‌ها یا سازه‌های آموزش و پرورش بود و فرمودند: نظام قبلی ما نظامی کهنه و فرسوده است که البته این فرمایش را در سال 85 نیز فرموده بودند (یعنی 10سال پیش) که آموزش و پرورش ما کهنه است و عاریتی است و از جای دیگری گرفته‌ایم در حالی که در آن سرزمین های منشا،این نهاد تعلیم وتربیت دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است، اما هنوز این تعلیم و تربیت عاریتی و تقلیدی ما دگرگون نشده است. و بعد فرمودند اساسا این نظام تعلیم و تربیت بدون اتکا به فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و فرهنگ خودی ایجاد شده است و مغایرت دارد و حتی این مغایرت را نه به معنای اینکه دوامرجداگانه است بلکه مغایر به این معنا که در برابر فرهنگ ایرانی و تمدن اسلامی می ایستند و خروجی این تعلیم و تربیت ضدیت با دین و هویت ملی است به همین جهت در آن زمان ایشان تاکید کردند که ما باید نظام آموزش و پرورش خودمان را بازسازی کنیم فلسفه خودی به آن بنگاریم که مبتنی باشد بر نظریه اسلامی تعلیم و تربیت، مبتنی باشد بر فرهنگ ایرانی وخروجی هایی را ترسیم کردند، که دانش آموزاین ویژگی‌ها را باید داشته باشد.
و آن زمان انتظار ایشان این بود که این فلسفه را برای رسیدن به خروجی باید به نوعی طراحی کنیم که نظام فعلی آموزش و پرورش ما اتفاق بیفتد. از آن سالها به بعد، هم فلسفه تعلیم و تربیت با نگاه اسلامی نگاشته شد و هم سند تحول بنیادین آموزش وپرورش طراحی شد که به تصوی بشورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و به صورت کلی هم به استحضار مقام معظم رهبری رسیده بود. در بخش های مختلفی یا در زمان های مختلف ایشان تاکید کردند که این سند باید عملیاتی بشود، و دو سه سال قبل هم ایشان فرمودند بند بند این سند باید اجرایی شود و از اجرای گزینشی آن یا اجرای موردی آن احتراز شود و سند یکپارچه دیده شود، که در این سالها آموزش و پرورش بخشی از زیر نظام های این سند را طراحی کرده است مثل زیر نظام برنامه درسی ملی، و بخشی هم در حال تدوین و تصویب است.
از سال 89 به این طرف ما تغییراتی را ایجاد کردیم که البته بخشی از اینها همراه با مضایق و تنگناهایی بوده است. بعضی از آنها را ما موفق شدیم خوب اجرایی کنیم و برخی از آنها در حد متوسط به بالا اجرایی کردیم که البته برای اجرای بخشی از اینها باید امکاناتی فراهم شود، علیرغم همه مضایق یک جرات و شهامتی در دستگاه تعلیم وتربیت ایجاد شد و کارشناسان و خود معلمان ما مطالبه‌گر این تحول شدند و این خیلی تفاوت می کند که تحول را یکی از بالا دستور بدهد یا اینکه خود بدنه بخواهد، ما خوشبختانه شاهدیم مجموعه نظام، رهبری، دولتمردان و مجلسی‌ها، کارشناسان و به ویژه بدنه تعلیم و تربیت خواستار اجرایی شدن سند تحول هستند، البته کسانی که متفاوت با نظریه حکومتی جمهوری اسلامی فکر می کنند و یا عمل می کنند، از اجرای سند خیلی خوشحال نیستند و شاید بعضی وقت ها مورد نقد نه آن هم نه نقد مشفقانه، بلکه مغرضانه قرار میدهند البته نقد مشفقانه را حتما باید از آن استقبال کرد، و بعضی وقت ها شاید با سند تحول مقابله هم می کنند، حتی آنتی سند تولید می کنند.
بنابراین در این سالها کارهایی شروع شد؛ اما از این جمله مقام معظم رهبری که فرمودند نظام تعلیم و تربیت ما کهنه است برداشت من این است که هنوز این تجدید بنا و این تغییر و تحول ها فراگیر نشده و همه ارکان را در بر نگرفته است. برخی از اجزا هنوز بر همان روال کهنه استوار است و درب بر همان پاشنه قدیمی‌اش می چرخد.

نگاه: انتقاد شما به سرعت اجرای سند تحول در آموزش وپرورش است؟
خیر، برداشت من این است که برخی از مولفه های تعلیم و تربیت را هنوزنتوانسته ایم همسو با برنامه سند تحول پیش ببریم مانند؛ مولفه نظام پژوهش و تحقیق، مولفه فضا وتجهیزات و مولفه مدیریت و... ، ماا ز همه این مولفه ها یک مولفه برنامه درسی را توانستیم نهایی، مصوب و اجرایی کنیم آن یکی بخشها را به تناسب پیش رفتیم یعنی به تدریج داریم پیش می رویم امیدواریم که در این دو سه سال آینده همه این ارکان و مولفه ها متاثر از سند تحول بازسازی و بازآوری شود.
علاوه بر موارد مذکور، اشاره دیگر ایشان مبتنی بود بر بحث فعالیت های پرورشی بود. ایشان تاکید جدی داشتند که این فعالیت های پرورشی باید توسعه پیدا کند یا به عبارت دیگر از آموزش محض به خروجی های تربیتی برسیم. ما در این چند سال در سازمان پژوهش، شعارمان این بوده است که؛ براساس درون داده های آموزشی مبتنی بر پژوهش در یک بستر فرهنگی باید به میوه های تربیتی دست پیداکنیم. یعنی درون داده های ما آموزشی است مانند ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، ادبیات و ... اما این که چه چیزی رابگوئیم باید براساس پژوهش بدست بیاید و اینکه چه چیزی اولویت دارد و باید به آن بپردازیم و نقشه علمی کشور و آینده علمی کشور از ما چه میخواهد ما در میدان رقابت با کشورهای منطقه باید به چه چیزی برسیم و بچه های ما باید چه چیزهایی را بدانند . که این ها باید از طریق پژوهش بدست بیاید و بعد این آموزش ها در بستر فرهنگی خودمان، یعنی بسترفرهنگی ایرانی –اسلامی اتفاق بیفتد. نمی‌توانیم مدرسه را فقط یک نهاد آموزشی بدانیم بلکه باید نهاد فرهنگی باشد و خروجی های تربیتی داشته باشد. یعنی دانش آموز ما با توجه به برونداد نهایی و با آن مشخصه هایی که در سند تحول آمده است و آن چه در فرمایشات مقام معظم رهبری درسال 85 به عنوان ویژگی های خروجی نظام تعلیم و تربیت بیان شده است، که عبارتند از انسان مومن، دانش‌آموز دلسوز، شهروند مفتخر به هویت ایرانی، جرأت‌مند یا شجاع برای رسیدن به مرزهای دانش، خدوم و ... با هویت ایرانی-اسلامی و انقلابی، باید دارای این ثمره باشد.

نگاه: آیا برای تغییر در سیستم تعلیم و تربیت بسترهای لازم از جمله زمینه فرهنگی را مهیا می دانید یا همچنان آموزش و پرورش با مشکلاتی روبرو است؟
بستر فرهنگی ایرانی برای ما یک فرصت است ما الان یک بستر فرهنگی مناسب داریم اما صحبت این است که باید مدرسه را هم بر این بستر رشدبدهیم البته همیشه عوامل مخل فرهنگی در هر جامعه‌ای پیدا می شود. فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها و فرهنگ های مهاجم همیشه وجود دارند. در بین ملت بزرگ ایران یک فرهنگ خودی داریم، همراه با خرده فرهنگ ها، که هرکدام هویت خود را دارد و یک فرهنگ مهاجم داریم که این فرهنگ مهاجم گاهی با ما با مبادله فرهنگی دارد و گاهی هم با ما مبارزه فرهنگی دارد. مبادله فرهنگی را در هاضمه فرهنگ ایرانی -اسلامی می توانیم هضمش کنیم. زیرا که مبادله فرهنگی قابلت هضم دارد و هاضمه فرهنگی ایرانی - اسلامی همیشه قوی بوده است؛ وهمین فرهنگ بود که با نفوذ مغول ها مقابله کرد، با نفوذ بیگانه مقابله کرد، و هاضمه اش این طور شده که مغول را وادار کرد، مسجد گوهرشاد درست کند و فرهنگ ما غالب بوده است اما یک جایی داریم که فرهنگ مهاجم با ما به صورت سازمان یافته مبارزه می کند. امروز در دنیا هم مبارزه وجود دارد و آنها سعی می کنند، فرهنگ های بومی را کنار بزنند و با شعار فرهنگ جهانی، ارزش های خودشان را حاکم کنند که وظیفه ما در اینجا مواظبت و مراقبت است و باید در بستر ایرانی -اسلامی آموزش بدهیم تا از آن میوه تربیتی بگیریم و میوه تربیتی ما هم این است که یک انسانهای متعادل و رو به تعالی که برخوردار از مراتبی از حیات طیبه باشند واین انسان، اخلاق مدار، مسئولیت مدار و تعهد آفرین و شهروند متعامل است که در حوزه ملی منطقه ای و جهانی ایفای نقش می کند. و همه اینها در سند تحول هست. من این جهت را که مقام معظم رهبری تاکید کردند فعالیت های پرورشی معطوف به این نتیجه باشد و الا با فعالیتهای صوری و ظاهری مسابقات چندگانه و اینها کفایت از این نمی کند.
قبل ازاین بگوییم که گله مندی ایشان در دیدار با دانش آموزان،ا تحادیه های انجمن های دانش آموزان نیز ظاهر شد. ایشان فرمودند، گاهی میشنویم که در مدارس به واسطه اینکه ما می خواهیم امتحان، کنکور که البته این لفظ ها را من می گویم؛ امتحان نهایی و یا مسابقات علمی شرکت کنم، از فعالیت های انقلابی جلویش را می گیرند. یعنی بچه هامی خواهند برای 22 بهمن آماده بشوند و یا برای اعتکاف آماده بشوند .معلمان می گویند درستان سنگین است وباید درس بخوانید، البته برخی برداشت شان این است که کتاب ها حجم شان زیاد است. من عرض میکنم که شاید در بعضی جاها کتاب ها حجمش زیاد باشد. اما ما کتاب های تحمیلی هم در مدرسه داریم. کتاب های تحمیلی یعنی کتاب های کنکوری، کتاب های تست، کتاب های تحمیلی یعنی برخی مدارس به دلخواه خودشان تحت عنوان مدارس ویژه می خواهند فعالیتی را مشخص کنند که اینها مانع است بالاخره دانش‌آموز یک ظرفیتی دارد و هفته درسی ما 35 ساعت است مشکل بیشتر در آنجا است که بعضی از خانواده ها متاسفانه فکر می کنند، همچنانکه به پزشک مراجعه می کنند اگر پزشک نسخه پُری بنویسد، می گویند پزشک خوبی است و بعضی‌ها هم فکر می کنند که اگر مدرسه ای تکالیف زیادی بدهد، آن مدرسه خوبی است. برخی از مدارس غیردولتی هم با تحمیل حجم انبوه کتاب، درس و مشق بر دانش آموز، پول زیادی از پدر و مادرها می گیرند، درحالی که اینها اساسا اصالت ندارند و شاید به لحاظ فرهنگی، تربیتی، مغایر با اهداف نظام تعلیم و تربیت باشد لذا از این جهت نگاه من این است که ایشان هوشمندانه توجه دادند؛ بنابراین ما مسئولین آموزش و پرورش باید به صورت جدی در رفع این اشکال ها بکوشیم و مواظبت کنیم آنچه که دانش آموز ما را از یک رشد متعادلِ روبه تعالی باز می دارد و یا اینکه به دانش آموز ما رشد کارکیاتوری می دهد، یعنی ذهنش، حافظه اش قوی وسوادش بیشتر می شود، اما سلوک اجتماعی، اخلاقی فردی هنری واقتصادی اش که تحت عنوان ساحت های 6 گانه قرار دارد، معیوب باشد، این شکل تربیتی مخدوش و کار کیاتوری است که باید نسبت به آن حساس باشیم و از آن جلوگیری کنیم.
مطلب دیگری که در فرمایشات مقام معظم رهبری بود، نقدی بود که به بحث آموزش زبان های خارجی زدند، به نظر من این نقد خیلی هوشمندانه بود،ایشان این مسئله را رصد و دیده بانی کردند. ما در آموزش در سالهای قبل توجهی کردیم و بعد از آن یک غفلتی ما را گرفته است. در سال 71و 82 شورای عالی آموزش و پرورش توجهی کرده است که آموزش زبانهای خارجی متنوع باشد. در سال 71 ، 3 زبان و در سال 82 ، 5 زبان را گفته اند که دانش آموزان ما می توانند یاد بگیرند؛ زبان انگلیسی، زبان فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و روسی، بعد از آن هم در سند تحول دوباره تاکید کردیم که آموزش زبان خارجی نیمه تجویزی است، یعنی دانش آموز حق انتخاب دارد. اما غفلتی که ما کردیم چیست؟ غفلت ما این بوده که اساسا مطالعه نکردیم که چقدر به این زبان ها نیاز داریم؟ آمایش سرزمین نکردیم، دوم غفلت کردیم اگر نیاز داریم چقدر معلم باید برای آن تربیت کنیم. سوم اگر این درخواستها از طرف دانش آموزان متنوع شد و دارای پراکندگی بود، چه روشهایی را برای آموزش باید استفاده کنیم.

نگاه: آموزش و پرورش در خصوص تنوع آموزش زبان های خارجه در مدارس و عدم انحصار آن به زبان انگلیسی چه اقداماتی کرده است؟
چهارمین غفلت این بود که دانش آموزان را در معرض آگاهی از این مصوبه قرار ندادیم که اینها بدانند چهار زبان دیگر را نیز می توانند انتخاب کنند هر چند که در سازمان پژوهش در سال های قبل کتاب تولید کردیم. الان هم که شما بیایید می توانید ببینید که کتاب های آلمانی ، فرانسه ، روسی و ایتالیایی داریم و امسال در پیش دانشگاهی ها و پایه های یازدهم قدیمی تعدادی از دانش آموزان این زبان ها را می آموزند اما تعدادشان خیلی کم است. در تهران، شیراز، اصفهان و ارومیه این مدارس وجود دارند. این توجهی است که آموزش و پرورش پیدا کرده است اما بعدا غفلت کرده و رهبری هشدار دادند و فرمودند کاری نکنیم منحصر بشود به این و این حق دانش آموز است که بداند و حق خانواده هاست که بخواهند و نیاز کشور است که در این حوزه ها تربیت نیرو بشود. یعنی اگر دانش آموز ما به زبان فرانسه علاقه دارد باید فرانسه یادبگیرد، خانواده ها می خواهند دانش آموزانشان ایتالیایی یاد بگیرند چه اشکالی دارد باید یاد بگیرند و کشور نیاز دارد، فردا مثلا بازار تجاری ما با شرق آسیا توسعه پیدا کند، چرا ما نسبت به این نیازهایمان توجه نکنیم . به نظر من این موضوع هوشمندانه ای بود که ما باید به آن توجه کنیم.

نگاه: قبول دارید همین مقدار آموزش زبان هم در مدرسه ها خوب اتفاق نمی‌افتد؟
بله، همین منحصر را خوب یاد نمی دهیم یعنی یادگیری زبان خوب اتفاق نمی افتد چون یادگیری زبان خارجی در مدرسه خوب اتفاق نمی افتد دانش آموزانی که علاقمند هستند زبان را یاد بگیرند، می روند در فضای دیگری یاد می گیرند که این مشکل فرهنگی هم ایجاد می شود. نکته دومی که من فکر می کنم رهبر معظم انقلاب آن را تذکر دادند یک نوع تنبه برای مراقبت بود. چرا این اواخر زمزمه هایی مبنی بر آموزش زبان های خارجی از دوره ابتدایی بود. اما در برنامه درسی ملی و سند تحول این آموزش از دوره اول متوسطه پیش بینی شده است. در بیرون کی مطالباتی است مبنی بر اینکه آموزش زبان را سرایت بدهیم به دوره دبستانی و حتی بعضی ها می گویند به دوره پیش دبستانی.

نگاه: بحث آموزش زبان از دوره آغازین تحصیلی موافقان و مخالفانی دارد نظر موافقان و مخالفان را در چه چیزهایی می دانید؟
همان طور که گفتید نظریه هم موافق دارد و هم مخالف، موافقان میگویند در دوره دبستانی و پیش دبستانی آموزش زبان سریع تر اتفاق میافتد و پایدارتر می‌شود. یعنی زبان را آسان یاد می گیرند و ماندگاری دارد این نقطه ثقل توافق است. اما مخالفان این نظریه می‌گویند خیر چون فرهنگ ملی و زبان ملی در دوره ابتدایی هنوز قوام پیدا نکرده و زبان مادری هنوز کامل نشده است، آموزش زبان خارجی این به زبان ملی لطمه می‌زند. همین موافقان می‌گویند در برخی از کشورها چند زبانه را یاد می گیرند مثل کشورهای اروپایی، بنابراین، این امر امکانپذیر است و لطمه‌ای هم نزده است. مخالفان می گویند آن جاهایی که از کشورهای اروپایی مثال می‌زنید کشورهای اروپایی اولا فرهنگ واحد دارند و فرهنگهای گوناگون ندارند. ثانیا زبان‌های آن‌ها ریشه لاتین دارد و همه اینها گویی یک زبان هستند. به تعبیری مثل کشور ما ایران، اینها زبان‌های محلی‌شان حساب می شود سوئیس را ببینید در سوئیس زبان آلمانی است زبان فرانسه است، زبان انگلیسی است احتمالا ایتالیایی هم هست. اینها برایشان زبان خارجی تلقی نمی شود. مثل زبان‌های مختلف در ایران، مانند زبان ترکی، عربی، کردی، گیلکی و مازنی، که اینها زبان‌های بومی ما هستند برای آنها زبان های آلمانی، فرانسه، انگلیسی و... زبان بومی است نه زبان خارجی، دوم چون تشابه فرهنگی دارند لذا لطمه فرهنگی نمی بینند. اما آن جایی که غیر از این فرهنگ ها و زبان ها بوده مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس که می گویید اتفاق افتاده و راحت است، آثار فرهنگی و تبع فرهنگی دارند لذا ما می‌بینیم که فرهنگ این کشورها دیگر عربی و اسلامی نیست. برخی از کشورهایی که این کار را کردند، الان گزارش‌های علمی نشان می دهند از این امر راضی نیستند و دنبال برگشت از این وضعیت هستند، به عنوان مثال سرکار خانم آرانی که مشاور آموزش و پرورش ژاپن هستند می گفتند در ژاپن 2 سالی است که ژاپنیها آموزش زبان خارجی را از دوره ابتدایی جمع می کنند. یعنی آنها به این نتیجه رسیده‌اند که زبان مادری و ملی شان را تقویت کنند، در مالزی هم این اتفاق دارد میافتد.

نگاه: دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
اگر این بخواهد اتفاق بیفتد به اعتقاد من این یک بحث فرهنگی است و به یک نوع سیاست گذاری فرهنگی نیاز دارد. سیاست گذاری فرهنگی برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است یعنی سیاست آموزشی نیست که آموزش و پرورش وارد آن بشود، که آیا در دوره ابتدایی یا دوره پیش دبستانی ما زبان انگلیسی یاد بدهیم یا زبان فرانسه یاد بدهیم یا زبان دیگری آموزش بدهیم و تحقیق نکرده و شرایط ملی و بومی خودمان را حساب نکرده یک دفعه وارد یک بازی نشویم و مانند برخی از کشورها که وارد شدند، امّا الان دوباره پشیمان شدند و برگشته اند. به عبارت دیگرتقلیدی عمل نخواهیم کرد.

نگاه: در سخنان رهبری اشاره ای هم به سایر دستگاه هایی که با آموزش و پرورش تعامل دارند، شد در این خصوص چه نظری دارید ؟
به نظر من منظور رهبر معظم انقلاب دستگاه هایی بودند که باید از آموزش و پرورش پشتیبانی کنند ایشان از رسانه ملی گله کردند که از آموزش و پرورش و نهاد تعلیم و تربیت پشتیبانی نمی کنند. من همین قدر سربسته بگویم که گاهی اوقات سیاست های تبلیغی، ترویجی و تربیتی دستگاه رسانه ملی مغایر با سیاست های نهاد تعلیم و تربیت است به عنوان مثال در مدرسه بحث قناعت، بحث استفاده بهینه را داریم و نسبت به تجمل گرایی هشدار می دهیم، همچنین ما در مدرسه نسبت به ارزش های اخلاقی و ملی تاکید می کنیم آن هم به صورت چهره به چهره در کلاس های درس، اما در تلویزیون می بینیم که اینها به صورت مخدوش ارایه شده است. ما در مدارس دانش آموزان را به تفکر و خلاقیت دعوت می کنیم در حالی که تبلیغات رسانه ای در مورد کتابهای کمک آموزشی خلاف این را عمل می کند بنابراین در این زمینه میبایست حتما هم سویی ایجاد شود.

نگاه: در خصوص بحث فضای مجازی که رهبری اشاره کردند توضیح دهید؟
نکته دیگری که در سخنان ایشان بود در مورد فضای مجازی بود، که عهده دار این امر، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است در این زمینه هم باید توجه داشت که ناگزیریم به فضای مجازی وارد شویم بنابراین، این موضوع در دستور کار ما قرار دارد و بعضی از تولیدات مان را درفضای مجازی ارائه دادیم. البته فضای مجازی که باید دیده بان و نگهبان داشته باشد و آنچه در آنجا ارائه می شود متناسب با فرهنگ ما باشد، یا به عبارت دیگر فضای مجازی برای مخاطبان خودش پاستوریزه شود. کسانی که گلوگاه ها دستشان است این کار را کمتر انجام می دهند و ما در اینجا به تعبیری در پارادایم فکری کسانی افتادیم که با فضای مجازی می خواهند فرهنگ خودشان را غالب کنند و این یک هشدار جدی است، البته همه آن در اختیار ما نیست اما به عنوان آموزش و پرورش سعی و تلاش خود را می کنیم، امسال هم درسی را پیش بینی کردیم تحت عنوان «تفکر و سواد رسانه‌ای» که دانش آموزان‌مان را با آنچه در محیط مجازی و محیط رسانه‌ای اتفاق می‌افتد، آشنا کنیم تا در برابر آن منفعل نباشند و به صورت انتخاب‌گر، گزینش‌گر، و کنش‌گر وارد بشوند.
بنابراین موارد مذکور، برداشت من از مجموعه فرمایشات مقام معظم رهبری بوده که خدمتتان عرض کردم.

نگاه: آیا آموزش و پرورش در شورای مجازی نماینده‌ای دارد؟
بله وزیر آموزش و پرورش عضو شورای مجازی هستند، در بحث نظارت بر فضای مجازی هم، معاونت پرورشی حضور پیدا می کنند. اما در حوزه تولید محتواهای الکترونیکی یا محیط مجازی، سازمان پژوهش با شبکه ملی مدارس ایران رشد، فعال‌اند که بخشی از تولیدات ما به صورت آنلاین و بر خط ارائه می شود و بخشی هم به صورت غیربرخط ارائه می شود. ما دنبال این هستیم که فضا را به نوعی برای دانش آموزان خودمان جذاب کنیم چون الان تنها شبکه فارسی زبان آموزشی است که کلیک‌خور بالاتراز50 هزار در روز را دارد ما این را باید فعال و جذاب کنیم. در سال‌های اخیر عزم ما بر این بود که شبکه را به عنوان بنیاد علمی رشد، ارتقا بدهیم که در آنجا گونه های مختلف برنامه‌ها و فعالیت هایی که قابل ارائه در فضای مجازی است، مثلا بازی های مجازی مثل چت روم ها یا تالارهای گفتگو، یا دانش‌نامه و همچنین برنامه های آموزشی و غیرآموزشی با اولویت مخاطب دانش آموز و معلم و بعد خانواده‌ها و الان هم بخشی از این کارها در حال انجام است و همینک شبکه ملی مدارس ایران رشد ما یک پل رابط بین تولیدکنندگان محتواهای آموزشی، تربیتی و کاربران است، البته لازمه این برنامه تکمیل حلقه هاست. ما از چندسال قبل مدارس هوشمند را پیش بینی می کردیم و الان هم مصُر و امیدوارم که وزارت اطلاعات و فناوری همانند سال های قبل آموزش و پرورش را حمایت کند. مدارس باید به شبکه متصل شود و این متصل به شبکه شدن اگر همراه با هوشمندی اتفاق بیفتد ما یک گام به عدالت آموزشی نزدیک می شویم. آنچه را که به صورت کلی ما تولید کرده‌ایم، دانش آموزان ما می‌بینند چون دانش‌آموزان با درس فناوری آشنا شدند، خودشان می توانند یک فعال و کنشگر جدی در این محیط باشند و می‌توانند به تولید محتواهای جدید بپردازند.
در جشنواره تولید محتوایی امسال چند دهه هزار اثر آمده و تولیدکنندگانش دانش‌آموزان و خود معلمان ما هستند این در حالی است که در سال اول جشنواره تنها 47 اثر آمده بود. این فضای مجازی است اما در عین حال معتقدیم دریچه بسیاری را به عالم بیرونی و دنیای مجازی باز کردیم که هنوز منظره های پشت آن را طراحی نکردیم. باید پشت این منظره ها، طراحی های خودمان را قرار دهیم و الا سوراخ کردن این دیوار و پشت آن ممکن است نگاه کردن به حیات خلوت دیگران باشد و این خیلی برای ما برازنده نیست. ما به باغچه های فکری و تمدنی خودمان نگاه کنیم و از آن‌ها استفاده کنیم و هم‌افزایی ایجاد کنیم ما در اینجا نباید منفعل باشیم و استفاده کننده محض نباشیم بلکه باید تولیدکننده و عرضه‌کننده هم باشیم و لذا سعی و تلاشمان را می کنیم اما در عین حال نقیصه داریم و فکر می کنم تذکر رهبرانقلاب هوشمندانه بود که پاشنه ها را بر کشید وبند کفش ها را محکم ببندید چرا که این میدان، میدان ایستادن و نگاه کردن نیست بلکه میدان رقابت کردن و حضور فعال داشتن است.

نگاه: با توجه به صحبت های جناب عالی نتیجه می گیریم که سازمان پژوهش باید بیش از پیش تقویت شود چرا که دو رویکرد دارد 1- نوسازی بدنه آموزشی غیرمجازی و 2- حضوری پررنگ در فضای مجازی؛ به نظر می رسد در فضای مجازی آموزش و پرورش موضع انفعالی دارد چنانکه باید و شاید به آنچه که دانش‌آموز به آن دسترسی دارد اشراف ندارد. بنابراین باید تقویت شود و برای تسلط برفضای مجازی به تولید برنامه بپردازد. البته به نظر می رسد برای موفقیت در این زمینه ارگان های دیگر از جمله وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید همکاری کند و در خود آموزش و پرورش نیز معاونت پرورشی بستر فرهنگی را بیش از پیش فراهم و آماده کند تا برنامه های شما اثربخشی بیشتری داشته باشد.
بله تقریبا ما نیازمند یک کار جمعی و مشارکت جویانه هستیم و این مطلب شما درست است. ما در سازمان پژوهش نیازمند تجدید ساختار و قوا هستیم، یکی از نگرانی های من این است که میانگین تجربه سنی همکاران ما بالا رفته و باید نیروهای جوان وارد سازمان بشوند و در کنار نیروهای مجرب، باتجربه، باسابقه و دانشمند ما تمرین کنند البته یکی از افتخاراتم این است که در سازمان با اشخاص فرهیخته و نخبه همکار هستم و انصافا باید شاکر بود زیرا این‌ها سرمایه‌های نظام جمهوری اسلامی است. ما نباید دیگر از جیب بخوریم بلکه باید کاری بکنیم تا سرمایه های جدیدمان را وارد کنیم و نیروهای جدید نخبه و خبره وارد سازمان بشوند.

نگاه: نظارت شما بر محتوای آموزشی مراکز زبان آموزی چگونه است ؟
اساسا قانون گذار تکلیفش این است که موسسات آموزشی و تربیتی چه دولتی و چه غیردولتی که مخاطب آن سنین واجب‌التعلیم باشد از جمله دانش‌آموزان پیش دبستانی، دبستانی، متوسطه دوره اول و دوم، قاعدتاً باید این‌ها تابع قوانین و مقررات آموزش و پرورش باشند. یعنی براساس سیاست هایی که شورای عالی آموزش و پرورش و نهادهای قانون گذار به عنوان امر حاکمیتی برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف می کنند، تبعیت کنند. لذا در درخواست مجوز، این مجموعه‌های آ موزشی برای راه‌اندازی باید از سازمان مدارس غیردولتی ما کسب مجوز کنند. و بر فعالیتهای اجرایی‌شان باید این سازمان و معاونین آموزشی نظارت کنند. در مدارس رسمی خود معاونین آموزشی باید نظارت کنند و در مراکز تک‌درسی و مراکز آموزشی باید سازمان مدارس غیردولتی ما نظارت کنند. محتواهای آموزشی این چنین مراکزی باید به تایید سازمان پژوهش برسد و یا از محتواهای سازمان پژوهش استفاده کنند و یا اینکه محتواهایی که تولید کرده‌اند به تایید برسد.
بخشی از این نهادها، سازمان ها و مراکز آموزشی این کار را کرده‌اند، اما در بین آنها افراد و دستگاه هایی هستند که این کار را نکرده‌اند. ما بخشی از یک لجام گسیختگی را متاسفانه در برخی از مراکز می‌بینیم که ناظرین باید ببینند کجاست تا برخورد کنیم و ناظرین باید برخورد کنند بخشی از ناظرین کارشناسان ما در ادارات کل هستند و بخشی در مرکز هستند و بخشی از آن‌ها نهادهایی هستند که به مجامع صنفی نظارت می کنند واین امر هنوز کامل اتفاق نیفتاده است. همچنان که در بحث تولید محتواهای کمک‌آموزشی که الان اتفاق می‌افتد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب مجوز می‌گیرند، اگر بخواهند وارد مدرسه بشوند باید از سازمان پژوهش آموزش و پرورش مجوز بگیرند و اگر بخواهند در رسانه ها تبلیغ بشوند باید از سازمان آموزش و پرورش تاییدیه بگیرند که متاسفانه در این کار هم ما دچار نقص هستیم، یعنی این فرآیند درست نیست چرا که صداوسیما گاهی اوقات کتاب هایی را ترویج می‌کند و برنامه هایی را تبلیغ می‌کند که استاندارد نیستند و نه تنها استاندارد نیستند بلکه ایجاد اختلال در فرآیند یاددهی – یادگیری آموزش و پرورش هم می کند. به عنوان مثال در برنامه درسی به دانش آموز می‌گوییم این مطلب را مشاهده، مطالعه و سپس به صورت پروژه بنویسید. اما در صداوسیما او جوابش را آماده می‌نویسد و می گوید دانش آموز این جواب تو است، ما به جای تو فکر و فعالیت کردیم و جواب را آماده کردیم. این کار نظام فکری را عملا به پخته‌خواری تبدیل می کند.
اینها همان فست فودهایی هستند که در عالم غذای جسمی سرطان زا هستند این فست فودهای آموزشی هم در نظام تعلیم و تربیت سرطان زا هستند و سرطان این ها یعنی تنبلی، رکود، رشد تکبعدی، دانش آموز حافظه محور و عدم پویایی دانش آموز است. این مشکل را ما داریم هنوز هم نتوانستیم راه چاره‌ای پیدا کنیم.

نگاه: نقش معلمان و مدارس را در این خصوص چگونه می بینید؟
شاید راه صحیح‌اش این است که معلمان اولا توجه بیشتری داشته باشد و لذا از این تریبون من استفاده می کنم و از همکاران فرهنگی به ویژه معلمان درخواستم این است که همکاران خوب من، کتاب های درسی به اندازه کافی مطلب دارند بیشتر از آن را به دانش آموز تحمیل نکنید، دوم فعالیت هایی که در کتاب های درسی پیش‌بینی شده با نظر شما و همکاران برجسته شما تولید شده است، آنها را بی‌اهمیت نشان ندهید اگر در کلاس شما و در مدرسه شما در شورای معلمان ضرورت و لازم دیدید که کتابی را برای دانش آموزان معرفی کنید برای دانش آموزانی که از سطح متوسط بالا هستند و شما می‌خواهید مطالعه بیشتری داشته باشند و یا برای دانش آموزانی که از سطح متوسط پایین‌تر هستند می خواهید کمک شان کنید لطف کنید کتاب‌های استاندارد را معرفی کنید نه کتاب هایی که تبلیغ تجاری میکنند. نه کتاب‌های تست، نه کتاب‌های چهار جوابی، اینها اهمیت کار شما را پایین می آورند زحمات شما را به هدر می‌دهند.

نگاه: پدر و مادرها و اولیا در این خصوص چه نقشی دارند؟
درخواست دیگر من از والدین است، پدران و مادران گرامی، من هم مثل شما پدر و مادرم، ولی هیچ وقت برای بچه هایم از این کتاب ها نگرفته ام. به معلمان خوب خودمان اعتماد کردم، آنها تدریس می کنند و خوب هم تدریس می کنند، شما هم اعتماد کنید به معلم ها، شما مثل بعضی ها فکر نکنید، که هرچیزی که زیاد باشد خوب است بعضی وقت ها سبک باشد بهتر است. ماشینی که بار زیادی را با آن حمل کنید، شاید نو باشد و سربالایی را یک کمی بالا برود اما در طولانی مدت موتورش دچار روغن سوزی می شود، و خراب می شود. بچه های شما الان جوان هستند بچه های شما الان تابع شما هستند به زور شما یک چیزهایی را یاد می گیرند، اما فردا که اعصابشان به همریخت روح و روانشان آسیب دید، آن وقتی که از اجتماع بریدند، آن وقتی که به درس پشت کردند آن زمانی که خودشان را خسته دیدند، آن زمانی که احساس کردن اگر نمره شان بالا نباشد پدر و مادرشان آنها را مزمت و شماتت خواهند کرد، خدای نکرده دست به کارهایی می زنند که بسیارزیان آور است و پشیمانی بعدش سودی ندارد.

نگاه: محتوای آموزشی نظام تعلیم و تربیت ما نسبت به قبل از انقلاب چه میزان تغییر کرده است؟
من اندازه نگرفتم اما در مورد محتوای آموزشی و پرورشی فعلی ما باید بگویم که یک بخش آن مباحث علمی است، در زمان قبل انقلاب 2+ 2 ، 4 می شود الان هم 2+ 2 ، 4 می شود در ایران2+2 چهار است در اروپا هم 2+ 2، چهاراست. در مباحث فکری در همه جا و همه زمان ها کل از جزء بزرگتر است، اما بخشی از مباحث، مباحث ناظر بر جهان بینی و نگاه فرهنگی ما است، که باید متناسب با نظریه تعلیم و تربیت اسلامی و فرهنگ اسلامی بهبود پیدا کند، من به طور کلی یک مثال می زنم مثلا در برنامه های درسی ما علیرغم اینکه نویسندگان کتاب های درسی مسلمان بودند علیرغم اینکه معلمان ما مسلمان هستند و تدریس می کنند علیرغم اینکه دانش آموزان ما مسلمان بودند اما هیچ وقت به علت فاعلی و علت غایی توجه نمی شد خوب این یعنی چه؟ همیشه باد در کتاب های درسی می‌وزید باران می بارید گیاه می روئید اما فاعل اینها یکست؟ علت غایی آن چیه؟ در حالی که قرآن نسبت به اینها به علت فاعلی تاکید دارد نسبت به علت غایی تاکید دارد .ما قوانین طبیعی را می خواندیم اما این قوانین طبیعی را بریده از منشا آن می خواندیم یعنی قوانین را منهای تفسیر می‌خواندیم. در حالی که در نگاه اسلامی همه اینها آیه و نشانه هستند و هرکسی که اینها را بیان می کند، مثلا فیزکی دان ما این را می گوید و تفسیر می کند یا معلم شیمی یا زیست‌شناسی که مطلبی را می گوید دارد تفسیر می کند تفسیر چه چیزی را می گوید آیا افعال خدا را تفسیر می کنند. مفسران حوزوی که قرآن را تفسیر می کنند آنها هم مفسراند اما مفسر اقوال خداوند هستند یعنی قول خدا و فعل خدا را تفسیر می کنند، اگر جهت یکی باشد، اینها با هم مرتبطند ما دنبال این نگاه هستیم که در آموزش و پرورش ما احیا بشود. چیزی که در درون ما وجود دارد و معلمان ما همین نگاه را دارند اما نتوانستیم این را نشان بدهیم و به ظهور و بروز بکشیم. در سند تحول، بحث ما فقط شهروند نیست بلکه بحث ما داشتن یک حیات طیبه است. انسانها تنها 50 سال زندگی نمی کنند، 80 سال زندگی نمی کنند بلکه انسان‌ها زندگی‌شان امتداد دارند لذا ما می‌گوئیم شیمی و فیزیک برای زندگی است اما نه تنها زندگی مادی، نه تنها زندگی 50 ساله بلکه زندگی که آنطرف هم هست. اگر ما شیمی خواندیم زندگی روزمره مان بهبود پیدا می کند، زندگی آخرتمان هم بهبود پیدا می کند یا به عبارت دیگر دنیا که در نگاه اسلام مزرعه آخرت است این مثال را زدند می خواستند ما بفهمیم که مزرعه سنگلاخی محصول نمی دهد مزرعه آفت زده محصول نمیدهد، مزرعه آبیاری نشده محصول نمی دهد، اگر می خواهیم از مزرعه مان محصول برداریم باید زمین مان مساعد باشد آب بدهیم تا کشتمان خوب باشد. پس دنیای خراب، آخرت آباد درست میکند، ما باید دنیای مان را آباد کنیم تا آخرت هم آباد شود اما تفاوت این است که تنها به دنیای آباد فکر نکنیم چون قرآن می‌فرماید مومن‌ها می گویند ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه قرآن می گوید، بعضی هستند همین که قرآن می گوید فی الدنیا حسنه می ایستند خدا می‌گوید ما کم نمی گذاریم دنیایشان را می دهیم اما در آخرت بهره ای ندارند. لذا نظام تعلیم و تربیت اسلامی با نظام تعلیم و تربیت غیردینی تفاوت شان در این است که نظام تعلیم و تربیت غیردینی می خواهد فقط همین جا را درست کند اما نظام تعلیم و تربیت اسلامی به آن طرف هم فکر می کند، ما به هراندازه که توانسته ایم این تفکر را عملیاتی کنیم و دانش آموزانمان را در فکر، در علم، در ایمان با هم متناسب رشد بدهیم، همین قدر پیروزیم، حالا فرقی نمی کنند که محتوا چند درصدش لفظ هایش عوض شده باشد.

نگاه: از برنامه های درسی آموزش وپرورش برایمان بگویید؟
بنای ما همیشه بر این بوده است که برنامه های درسی مان را ناظر بر 1- سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری و 2- مصوبات مراجع قانون‌گذار تنظیم کنیم.

نگاه: هر سال اینطور عمل می شود؟
خیر هر سال که نه، چرا که بعضی وقت ها سیاست کلی تصویب و اعلام می شود مانند سیاستهای جمعیتی، سیاست زیست محیطی و سیاست کلی آموزش و پرورش و همچنین سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری، بعضی از آنها با آموزش و پرورش لب‌به‌لب است یعنی تداخل و تقارن دارند وهمچنین مصوبات مراجع قانون گذار، از جمله مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش، سند تحول، برنامه درسی ملی، نیازهای عمومی. اینها را ما جمع می‌کنیم به برنامه درسی تبدیل می کنیم و به زبان برنامه درسی ترجمه می کنیم وقتی می‌گویند رهبر معظم انقلاب فلان مطلب را فرمودند آن را نمی شود مستقیما در کتاب درسی آورد بلکه باید آن را به برنامه درسی تبدیل کنیم بعد که برنامه درسی شد به محتوا تبدیل شود سپس ما آن را اعتبار بخشی کنیم بعد آن را ارزشیابی کنیم سپس اشاعه بدهیم و دوباره ارزشیابی کنیم تا ببینیم به آن هدف رسیدیم یا نرسیدیم. لذا سازمان برنامه درسی، سازمان آنی رنگرزی نیست بعضی وقت ها بعضی از دوستان و همکاران می‌گویند رهبری این طور گفتند شما چه کار کردید؟ بنده بلد نیستم بگویم 24 ساعته این کار را کردم، بخشی از آنها سیاست های کلان هستند همان طور که خود آقا فرمودند برای دانش آموز این امر هم برای امروزو فردا نیست بلکه چند سال طول می کشد. به عنوان نمونه مثال عرض می کنم؛ رهبر انقلاب 7 سال قبل فرمودند سال نوآوری و شکوفایی و سال بعد فرمودند اصلاح الگوی مصرف، در آن زمان خدا به ذهنمان انداخت و با توجه با آشنایی که با ایشان داشتیم متوجه شدیم که این سیاست ها، حلقه‌های به هم پیوسته هستند، لذا همان سال، ستاد اقتصادی را طراحی کردیم تیمی از دوستان نشستند ببینند که ما چه کار می کنیم ما امسال که سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل است خدمت شما عرض می کنم 600 نقطه را در کتاب های درسی همسو با اقتصاد مقاومتی اصلاح کردیم. این 600 نقطه 600 صفحه نیست بلکه 600 نقطه متناسب با سن دانش آموز و موضوع درس آنهاست نه اینکه 600 کتاب نوشته باشیم، نه مثلا در دانش آموز دوره ابتدایی لوحه ها را یاد می گیرد مثلا حرف "غ" می خواهد بگوید مثل باغ – چراغ که لامپ رشته‌ای بود تبدیل کردیم به لامپ کم مصرف یعنی تصویر ذهنی از چراغ این باشد منزلشان که می رود لامپشان این باشد. این نکته، مثلاً عدد (1 تا 5) را در دوره ابتدایی یاد می گیریم 1، 2، 3، 4، 5 ما لوحه یا نگاره داریم که در آنجا 5 نفر عضو خانواده نشسته‌اند 3 تا بچه، پدر، مادر، می خواهند ناهار بخورند ما آمده ایم 5 تا بشقاب گذاشتیم گفتیم اعضای خانواده چند نفرند 1، 2، 3، 4، 5 غذایشان را که گذاشتیم قابلمه را نشان دادیم که خالی شده و در بشقاب ها غذا است از آن طرف نانی را که در آنجا گذاشتیم نان صنعتی است نان حجیمی است که دور ریز ندارد از این کار می خواستیم چند هدف را دنبال کنیم 1- توجه به سیاست جمعیت دو فرزندی و 3 فرزندی. 2- سیاست اقتصادی که نان دور ریز نداشته باشد. 3- غذا به اندازه کافی باشد و اسراف نشود. اینها مفاهیمی است که اتفاق میا فتد. از این جهت بعضی از مفاهیم اقتصادی را وارد کردیم، مثال کالای کمیاب، پس انداز، منابع ملی، ثروت ملی، انرژی های تجدیدناپذیر و انرژی تجدیدپذیر، انرژی پاک که اینها مفاهیمی اقتصادی است یا به تعبیری مزیت های نسبی کشور ما است. در مورد تولیدات داخلی باید بگویم الان در کتاب های درسی یک تصویر کالایی را نمی‌بینید که در تصویر صنعت ساخت خارج باشد اما اگر ساخت ایران باشد، نام تولید کننده‌اش را روی کالامی زنیم، ما حتی تصویر ناو جنگی که در درس آمادگی دفاعی استفاده کردیم تصویر ناو جماران است هرچند که 3 سال است نیروی دریایی ما از آن استفاده می کند. همچنین جزایری که نشان می دهیم سعی شد جزایر خودمان و با هویت ملی خودمان باشد. این رویکردهای فرهنگی و تربیتی ماست.

نگاه: سئوال آخر اینکه در راستای شعار امسال چه برنامه هایی در دستور کاردارید؟
اما در خصوص سیاست های مقام معظم رهبری که در اقتصاد مقاومتی امسال فرمودند، باید بگویم که دو موضوع به ما ربط دارد. 1- تربیت نیروی انسانی که ما در فنی و حرفه‌ای برنامه های جدید ناظر به نیاز بازار، استانداردهای آموزشی که بتواند تولید درآمد کند، طراحی کردیم. 2- فرهنگ سازی است، از اول ابتدایی تا پایان متوسطه سعی کردیم فرهنگ کار آفرینی و کار کردن را مقدس نشان بدهیم و بعضی ازنگاه های غلط را اصلاح کنیم.

نظرات

سلام استاد محمدیان،معلم دلسوز و نستوه؛ آفرین به شما، اعتماد به معلم اعتماد به فرهنگ و تعهد است، مردمانی پیشرو و با فضیلت هستند که به معلمان خود که آموزگاران شرافت و انسانیت و دیانت و شجاعت هستند، اعتماد دارند.

أقای دکتر ! معلمان مورد اعتمادند ،شما کمی به فکر معیشت آنها باشید، اصلا کسی از شما ها معلمی کرده تا مشکل معلم ها را بداند؟!!!

همکار معلم لطفا متن مصاحبه را کامل بخوانید حتما متوجه می شوید که ایشان درباره معاش و معیشت و منزلت اجتماعی و حرفه ای چه نظری دارند.

نظر دهید

Image CAPTCHA
شناسه امنیتی داخل تصویر را وارد کنید.